د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

مردم راجع به تظاهرات ٢٧ ثور ١٣٩٥ شهر کابل چه تبصره نمودند؟

افغان تحرک 18.05.2016 00:39

برای ارایه نمودن جواب دقیق و منطقی به سوالی که در عنوان مطرح گردیده است در اصل به تبصرۀ تمامی کسانی که تظاهرات ٢٧ ثور ١٣٩٥ شهر کابل را از نزدیک بررسی نمودند و یا آنرا به دقت به مشاهده گرفتند احتیاج می باشد که البته از توان این تبصره و شاید هم از توان تبصره های دیگران در این باره به دور باشد، اما در این جا فقط با یک مشاهده ای از جمع مشاهدات فقط نظریات چند تن خدمت هموطنان عزیز ارایه می گردد.

زمانی که کلمۀ "مردم" را مورد استفاده قرار میدهیم، بدون شک که معمولا و اکثرا مقصد متکلم از همان افراد و اشخاصی می باشد که در بین همۀ مردم قرار دارند، که این افراد مشمولی مثلا از مردم عام گرفته تا وزیر و ریس جمهور و ژورنالست و غیره افراد جامعه.

در تظاهرات ٢٧ ثور ١٣٩٥ شهر کابل عدۀ از مظاهره چیان حدود هفت خبرنگار را که خشونت و سنگ اندازی مظاهره چیان را فلم برداری می کردند، مورد لت‌ و کوب قرار دادند!

محترم کریم خلیلی معاون رئیس جمهور پیشین افغانستان و یکی از سخن رانان در تظاهرات ٢٧ ثور ١٣٩٥ شهر کابل فرمودند که انتقال برق ترکمنستان حق مردم مناطق مرکزی افغانستان است و با این نوع تظاهرات، مردمی که از برق محروم مانده اند، می‌ توانند به آرزوی شان برسند و در ضمن گوشزد فرمودند که هرگاه این خواست جناب ایشان پذیرفته نشود، تظاهرات را ادامه می‌ دهند.

محترم محمد اشرف غنی ریس جمهور مملکت برگزاری مظاهرات صلح آمیز را حق مسلم مردم خواندند و در ضمن فرمودند که حکومت موظف و مکلف به شنیدن صدای مردم است.

محترم عرف سنا ولی زاده Arif Sana Valizada در ارتباط تظاهرات ٢٧ ثور ١٣٩٥ شهر کابل به رشتۀ تحریر در آوردند که "نظر به شواهد، اسناد و تاریخچۀ زندگی برخی از محرکین این تظاهرات هر یک احمد بهزاد، لطیف بدنام (پدرام)، صادق مدبر، عارف رحمانی، داود ناجی، شفق، رمضان حسین زاده این تظاهرات به همکاری و حمایت سپاۀ پاسداران ایران و از راۀ همکاری و حمایت سفارت ایران در کابل و شعبات آن سفارت در افغانستان راه اندازی شده است."

محترم جمال فیضی Jamal Faizy در بارۀ تظاهرات ٢٧ ثور ١٣٩٥ شهر کابل، خطاب به محترم احمد بهزاد و همچنان خطاب به مردم مینویسند که "آقای بهزاد از چی وقت شما عدالت خواه شدین. چرا بخاطر مردم مظلوم شندن هیچ صدای خود را بلند نکردی که روزانه صد ها تن بی گناه کشته میشوند، آنوقت تو کجا بودی. اما حالا بخاطر منفعت شخصی خود میخواهی اکت های قهرمانی کنی. بس کن، بیشتر به موضوعات قومی دامن نزن. شاید هم هر قدر ما برایت بس کن، بس کن بگوییم بی فایده باشد، زیرا قراری که معلوم میشود تو غلام ایران هستی و هر چه بادارت بگه همان را انجام میدهی. دوستان فریب بعضی اشخاص را نخورین. من طرفدار عدالت هستم و به این نظر هستم که هیچ قومی بر قومی بر تری ندارد. اما باید کوشش بر این شود که فریب غلام غلامان را نخوریم."

محترم علی عمر در بارۀ تظاهرات ٢٧ ثور ١٣٩٥ شهر کابل و فعالیت های محترم احمد بهزاد در قبال این مظاهره می نویسند: "باز نزدیک انتخابات است و احمد بهزاد میخواهد این بار به سر مردم مظلوم هزارۀ ما تله بگذارد."

جالب تر از همه نوشتۀ محترم حضرت عمر زاخېلوال در قبال موضوع "کمبرقی ما" میباشد که در این جا از "اخبار سرنوشت" اقتباس صورت می گیرد. محترم حضرت عمر زاخېلوال در "اخبار سرنوشت" مینویسند که: "لا تر اوسه د (TUTAP) په نامه هېڅ عملي پروژه وجود نه لري."

این بود بخشی از تبصره های مردم عزیز ما در قبال تظاهرات ٢٧ ثور ١٣٩٥ شهر کابل، البته این تبصره ها امروز که تاریخ ٢٧ ثور ١٣٩٥ یعنی شام روز تظاهرات میباشد، هنوز هم در صفحات انترنت و صفحات فیسبوک هموطنان عزیز ما موجود می باشند.

پس سوال در این است که تمام این مظاهره و زخمی شدن هفت ژورنالست، دویدن و تپیدن و راه بندان و مصارف و خسارات گزاف روی چه منظوری صورت گرفتند، در صورتی که "لا تر اوسه د (TUTAP) په نامه هېڅ عملي پروژه وجود نه لري."

به امید روزی که نه ایران، نه پاکستان و نه هم هیچ کشور دیگر دنیا ما را بخاطر "کمبرقی ما" به جان یکدیگر ما انداخته بتواند و به امید روزی که مزدوران ایران، پاکستان و کشور دیگر هم "کمبرقی" ما را ابزار سازی و آله سازی نتوانند.


به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه