مسولیت افغانهای آگاه و صادق در قبال جامعۀ افغانی ما

افغانهای آگاه و صادق، متخصصین افغان در عرصه های مختلف علمی، افغانهای که در رشته های مختلف مسلکی و فنی تخصص دارند، علمای کرام دینی ما و روحانیون محترم و صالح ما هر کدام و هر یک بر اساس فلسفۀ افغانی ما، بر اساس اخلاق افغانی ما، بر اساس ارزش های مقبول دینی ما در قبال جامعۀ افغانی ما وظایف و مسولیت های بزرگی را دارا میباشند، که به برخی از این وظایف و مسولیت ها در این نبشتۀ مختصر اشاراتی صورت می گیرد.

در حالیکه جامعۀ جنگزده و زخمی ما که با جراحت های جسمی و روانی چهل سال اخیر مصدوم گردیده است به صلح، امنیت، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و بلاخره به رفاه ضرورت دارد، مگر متاسفانه قراری که دیده میشود جهالت ها، سر تنبگی ها و زیاده طلبی های بعضی هموطنان ما را دستان مغرض ومخرب اجانب، همچو ایران و پاکستان و هم نیز بازی های کشور های دیگر، آله و ابزار علایق و منافع خویش گردانیده اند.

تفرقه اندازی های سمتی-قومی-مذهبی و زبانی از پانزده سال بدینسو برمیدیای افغانستان سایه افگنی دارد، در عین حالیکه مثلا آخوند های رژیم ایران خواسته ها و منافع خود را "اسلام ناب" تخلص می بخشند و فضای میدیایی را "فضای مجازی" خوانده و به حیث "میدان جنگ" معرفی می کنند، مزدوران رژیم ایران در داخل افغانستان به بهانه های مختلف و متنوع این "میدان جنگی" باداران شانرا برای تضعیف و تخریب نظام "نیم بند" افغانستان و برای تفرقه اندازی بین اقوام شریف افغانستان قرار میدهند. آیا این عمل مزدوران رژیم ایران در داخل افغانستان خیانت ملی محسوب نمی شود؟ واضعیست که میشود!

نظام "نیم بند" افغانستان که بر اثر فعالیت های "گران قیمت" مگر نامدبرانه، سطحی و ناقص امریکا و متحدینش در پازده سال اخیر در داخل افغانستان جنگزده عرض اندام نموده است از طرف رژیم آخوندی ایران و متحد اقتصادی و سیاسی وی روسیه به حیث یک "پروژۀ دشمن" تلقی گردیده است، و از این روست که رژیم آخوندی ایران با همکاری مزدورانش در داخل افغانستان، از هیچ نوع تخریبات محیلانه و زیرکانه دست بردار نیستند!

سوال در اینجا مطرح می گردد: زمانی امروز رژیم ایران به صراحت فضای رسانه ای-مطبوعاتی و یا فضای میدیایی را به نام "میدان جنگی" خویش معرفی میکند، چرا و رویی کدام منظوری مثلا آقایان عبداللطیف پدرام، سلطان علی کشتمند، محمد محقق و دیگر همقطاران شان به یک صدا و به یک آواز در این "میدان جنگی" رژیم ایران، در نهایت مساله در پشتیبانی از این "میدان جنگی" رژیم ایران در حرکت می افتند، میخواهند به حیث "تیکه داران قومی" عرض اندام نمایند و خواسته یا نا خواسته به حیث اجیران "میدان جنگی" رژیم ایران میدیای افغانستان را پر تنش و در بین اقوام شریف وطن ما تفرقه زایی می نمایند؟

آیا آقایان عبداللطیف پدرام، سلطان علی کشتمند، محمد محقق و دیگر همقطاران شان نمی دانند که رهبران سیاسی رژیم ایران فضای میدیایی را به حیث "میدان جنگی" خویش معرفی نموده اند؟ واضعیست که باید این موضوع را بدانند!
آیا آقایان عبداللطیف پدرام، سلطان علی کشتمند، محمد محقق و دیگر همقطاران شان نمی دانند که رهبران سیاسی رژیم ایران نظام "نیم بند افغانستان" را یک "پروژۀ امریکایی" می خوانند و در پی تخریب و تضعیف نظام "نیم بند افغانستان" اند؟ واضعیست که باید این موضوع را بدانند!
آیا آقایان عبداللطیف پدرام، سلطان علی کشتمند، محمد محقق و دیگر همقطاران شان نمی دانند که رهبران سیاسی رژیم ایران با آله سازی های "زبانی"، "سمتی"، "منطقوی"، "مذهبی-دینی"، و به اصطلاح "فرهنگی و تاریخی" در پی تفرقه اندازی در بین اقوام افغانستان بوده و در عین زمان فقط و فقط به منافع خویش و توسعه طلبی های منطقوی اش می اندیشد؟ واضعیست که باید این موضوع را بدانند!
آیا آقایان عبداللطیف پدرام، سلطان علی کشتمند، محمد محقق و دیگر همقطاران شان از پول های مردم فقیر و بی بضاعت افغانستان عزیز صاحب آرگاه، بارگاه، نام و مقام های بلند پایه نشدند؟ واضعیست که شدند!
پس این همه زیاده خواهی ها، قانونشکنی ها، دنباله روی ها از خواسته های کوتاه مدت و طویل مدت ایران در ایشان از کجا منشا می گیرد؟ از غفلت و یا اینکه از خیانت ملی؟ امید این آقایان به جواب های دقیق در این ارتباط بپردازند، در در زمان پاسخگویی نباید لطفا زیر ماسک های کلماتی "قلمبه و سلمبه" و ناقص همچو "حق شهروندی و حق ده وندی" خود را پنهان نمایند!
آقایان عبداللطیف پدرام، سلطان علی کشتمند، محمد محقق و دیگر همقطاران شان را کی ها، در کجا، چه زمانی به حیث نمایندۀ کدام قوم شریف افغانستان تعین نموده اند، که این آقایان هر یک به ذم خود، خود را و یکدیگر نماینده گانی اقوام شریف ما می تراشند، و در عین حال در پی پیاده کردن تفرقه های سمتی، قومی، زبانی و یا هم مذهبی اند؟
آیا ارتباطات دیروز آقای سلطان علی کشتمند با شوروی دیروز و ارتباطات امروزی ایران-روسیه با علایق دیروز و امروز آقای سلطان علی کشتمند مرتبط اند؟
دلیل اصلی این اقدام آقایان عبداللطیف پدرام، سلطان علی کشتمند، محمد محقق و دیگر همقطاران شان در پی تخریب پروژه های ملی عام المنفع مثلا پروژۀ برق رسانی چیست؟؟
آیا آقایان عبداللطیف پدرام، سلطان علی کشتمند و محمد محقق به حیث انجنیران برق تشریف دارند که در این ساحه "دور افشانی" نموده مردم افغانستان را و بلخصوص اقوام شریف افغانستان را در این رابط به جان هم می اندازند؟
آقایان عبداللطیف پدرام، سلطان علی کشتمند و محمد محقق در ساحۀ "برق رسانی" چه صلاحیت و کار فهمیی دارند که به این اندازه خود را حق می دهند تا در ساحۀ "برق رسانی" مداخله و آن هم مداخلات تخریبی و تفرقه اندازانه نمایند؟ آیا آقایان عبداللطیف پدرام، سلطان علی کشتمند و محمد محقق برق را از پایۀ برق فرق می توانند؟

به هر صورت این مسولیت و وظیفۀ افغانهای آگاه و صادق، متخصصین افغان در عرصه های مختلف علمی، افغانهای که در رشته های مختلف مسلکی و فنی تخصص دارند، میباشد که در ساحات پروژه های عام المنفع برای مردم رنجدیدۀ ما پیشنهادات علمی و مسلکی شانرا پیش کش نمایند، تا از مداخلات مغرضانه، مخرب و احساساتی که ضد منافع ملی ما باشند، جلوگیری به عمل آید!

نه تنها در این موضوع بلکه در تمامی موضوعات جامعۀ جنگزدۀ ما باید افغانهای آگاه و صادق، متخصصین افغان در عرصه های مختلف علمی، افغانهای که در رشته های مختلف مسلکی و فنی تخصص دارند، علمای کرام دینی ما و روحانیون محترم و صالح ما هر کدام و هر یک بر اساس فلسفۀ افغانی ما، بر اساس اخلاق افغانی ما، بر اساس ارزش های مقبول دینی ما در قبال جامعۀ افغانی ما وظایف و مسولیت های بیشتری را به دوش گیرند، تا دست مغرضین مخرب از یخن جامعۀ جنگزدۀ ما دور شود!

از آنجای که در بالا چند بار از "مسولیت ها" و "وظایفی" یاد شد که افغانهای آگاه و صادق ما باید بیشتر آنها را بر دوش گیرند تا مردم ما به رفاه برسند، پس بی جا نخواهد بود که در خاتمه مختصرا به این "مسولیت ها" و "وظایف" اندکی روشنی انداخته شود:

هدایت و راهنمایی فکری صادقانه و مدبرانه،
- هدایت و راهنمایی دینی صادقانه و مدبرانه دینی،
- هدایت و راهنمایی سیاسی صادقانه و مدبرانه،
- بصیرت افزایی صادقانه و مدبرانه،
- راهنمایی فکری صادقانه و مدبرانه در عرصه خدمات اجتماعی،
و حضور فعالانه صادقانه و مدبرانه در عرصه خدمات اجتماعی از جمله وظایف و مسولیت های میباشند که افغانهای آگاه و صادق، متخصصین افغان در عرصه های مختلف علمی، افغانهای که در رشته های مختلف مسلکی و فنی تخصص دارند، علمای کرام دینی ما و روحانیون محترم و صالح ما هر کدام و هر یک بر اساس فلسفۀ افغانی ما، بر اساس اخلاق افغانی ما، بر اساس ارزش های مقبول دینی ما در قبال جامعۀ افغانی ما دارند و باید این وظایف و مسولیت ها را به دوش گیرند، تا دست مغرضین مخرب، مفسدین اداری و مزدوران اجانب از یخن جامعۀ جنگزدۀ ما دور شود!


به امید صلح، ثبات، عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی و رفاه