د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

مفسدین اداری را باید با مشت و لگد های قانونی از کار اخراج و راهی زندان نمود!

افغان تحرک 03.09.2015 11:58

هرگاه بخواهیم "اخلاق نیک افغانی" را دو باره در جامعۀ خود رواج بدهیم، باید در قدم اول فساد اداری را به صفر تقرب دهیم!

در افغانستان عزیز به فساد اداری دست زدن به معنی حق طفل یتیم و بینوا و حق زن بیوه و فقیر را خوردن میباشد، پس در مقابل مفسدین اداری، این مردارخوران لاشخور هیچ نوع مراعاتی و هیچ درنگی قابل قبول نیست!

هرکسی که حتی یک افغانی مال بیت المال را به اشکال مختلف فساد اداری بیجای میکند در جمع مفسدین اداری یعنی در جمع این مردارخوران لاشخور محسوب میشود که مبارزۀ پی گیر و دقیق باید به مقابل این جناور صفتان صورت گیرد. مبارزۀ دقیق برای جلوگیری از فساد اداری وظیفۀ هر افغان صادق و آگاه میباشد، تا اینکه دست لاشخوران مفسد و خون اشام از گردن ملت مظلوم افغان رهانیده شود!

اینکه دیگر ممالک دنیا به چه نوع و به چه شکل با فساد اداری مبارزه می کنند، بیشتر مربوط میشود به سطحی زندگی و شرایط جامعۀ آنها. مثلا در دیگر ممالک دنیا در اثر فساد اداری حق اطفال یتیم و جنگزده، حقوق زنان بیوه و بیچاره کمتر تلف می گردد. شرایط افغانستان جنگزده و فقیر اقدامات مخصوص خودش را ایجاب می کند، که باید با دقت بیشتر و فعالیت دقیق تر به آن رهیاب شد. مثلا هر مامور دولت که از ما طلب رشوه نماید باید "مشتی قانونیی" به دهنش علاوه کنیم، تا این نوع مزۀ فساد را نیز نا چشیده نماند، همچنان "ریختاندن دندان مفسد اداری به شکل قانونی" به حیث نمونۀ بیداری افغانهای با شهامت و بیدار ساختن وجدانهای به خواب غفلت رفته، درج تاریخ ما گردد!

مفسدین اداری را اگر نکتایی پوشو دریشی لوکس پوش بود و یا هم پیراهن و تنبان پوش و پکول پوش، اگر با ریش و دستار بود و یا هم بی ریش و بی کلاه، اگرمامور بلند مقام دولت بود و یا هم مامور پایان مقام دولت، اگر دیپلومات، لشم و لفاظ بود و یا هم قسمخور و قرآنخور، باید به القاب خیانتکار، کثیف، حیوان صفت، بی وجدان، لاشخور و مردارخور بنامیم و طوق بدنامی بر گردن های شان نهاده رهسپار زندان سازیم، تا همه بدانند که این عمل زشت بی بازخواست نمی ماند!

فساد اداری به اقداماتی اطلاق می‌شود که ناشی از بکارگیری قدرت و توان دولتی و یا وابسته به ارگان های دولت برای کسب منافع مالی فردی و یا گروهی باشد. نتایج فساد اداری به طور طبیعی مخالف مصالح و منافع آحاد مردم است. فساد اداری در افغانستان به اشکال رشوه، غضب زمین های دولتی، غضب املاک و غیره دارایی های دولتی، غضب قدرت دولتی، خویشخوری و یا خویشاوند گماری، پارتی بازی و غیره انواع آن رخ می‌دهد.

رشوه‌ خواری یا ارتشاء کنایه از پرداخت پول یا چیزی به کسی‌است تا وی در مقابل کاری را برای طرف که معمولاً غیرقانونی است را انجام دهد. به پول یا چیزی که در این راه پرداخت می‌شود رشوه اطلاق می‌گردد.
در افغانستان عزیز در کنار غصب دارایی های عامه و غصب زمین ها و املاک دولتی یکی از مهمترین انواع فساد مالی رشوه‌ خواری است.

رشوه چیزی است که برای باطل ساختن حق یا ثابت کردن باطل داده می‌شود. استعمال رشوه بیشتر در مواردی بکار می‌رود که موجب ابطال حق یا گذراندن و رسیدن به باطل است. رشوه رسیدن به حاجت است از راه زد و بند
های غیر قانونی و نامشروع.

خویشخوری یا "خپلوان سالاری" و یا خویشاوند سالاری، و یا هم پارتی‌ بازی و گروپ بازی به که به زبان انگلیسی به آن " نپوتیزم Nepotism " می گویند، نیز یکی از مصادیق شایع فساد اداری است که به تبعیض و جایگزینی رابطه به جای ضابطه دلالت دارد و در سیزده سال اخیر منافع ملی ما را مصدوم گردانیده است، که باید برای جلوگیری آن نیز کوشش های را به خرچ دهیم.

در قوانین جزایی جهان معاصر نیز به طور مفصل به جرم رشوه‌ خواری یا ارتشاء توجه شده است کنوانسیونهای بین‌المللی متعهد مربوط به مبارزه با فساد اداری موید این مدعاست همچون کنوانسیون OECD درسال ۱۹۹۷ یا کنوانسیون مربوط به فساد اداری استراسبورگ ۱۹۹۹.

قانون جزای افغانستان نیز باید در راۀ مبارزه با فساد اداری مفصل تر، واضع تر و دقیق تر گردیده و بدون کدام استثنایی باید جدا و سریعا مورد تطبیق قرارگیرد، زیرا موجودیت قوانین فقط روی کاغذ و بدون تطبیق، چندان موثریتی را دارا نمی باشد!

در سیاست اصطلاح دُزدسالاری یا کلپتوکراسی Kleptokratie به دولتی اشاره دارد که عامه مردم را فدای افزایش ثروت و قدرت سیاسی شخصی افراد بلند پایۀ دولتی، یعنی افراد بلند پایۀ دولتی مرکز و ولایات یک کشورمی‌کند. دزدسالاری یا کلپتوکراسی Kleptokratie معمولاً با اختلاس در بودجه‌های دولتی همراه است. دزدسالاری بیشتر در کشورهای جهان سوم رخ می‌دهد.

جناب محترم داکتر اشرف غنی، رئیس جمهور علمگرای ما تلاش کرد تا مبارزه با فساد دولتی را به عنوان یک مسئله اولویت‌ دار در دستور کار قرار دهد، پس باید در قدم اول همه افغانهای صادق وآگاه دست به دست هم داده با پشتیبانی رئیس جمهور علمگرای خود «راهبرد ملی ساختن اقدامات بر ضد دزدسالاری» را اعلام، مطرح و راه اندازی نماییم.

حکومت دزدسالار تاثیر بسیار نامطلوبی در اقتصادسیاسی و حقوق مدنی می گذارد. و باعث الگو برداری طبقات مختلف اجتماع از روسا و رهبران دزدسالار و سرایت فساد به سایر طبقات اجتماع نیز میشود. واقعیت این است که در دنیای امروز فساد مالی می تواند از حاکمان دزدسالار یک کشور به مردم آن سرایت کند و به عنوان هنجاری اجتماعی رواج یافته و نهادینه شود. به طوری که اقشار اجتماع از آنجا که می بینند حاکمان دولت غرق در فساد مالی هستند، به فکر سوء استفاده از موقعیتهای شخصی یا اداری خود می افتند.

چون در افغانستان عزیز دزدسالاران مرکزدر کابل، دزدسالاران ولایات کشور ما با روشهای پول‌ شوئی یا سوء استفاده از ثروتهای عمومی یا وجوه حاصل از پرداختهای اتباع یک کشورو همچنان دزد سالاران ولسوالی های وطن، پول و سرمایه های عامه اختلاس می‌کنند، در نتیجه "رفاه" در زندگی همۀ افغانها دچار تزلزل می‌شود. علاوه بر این، چون پول و سرمایه های عامۀ را که دزد سالاران سرقت می‌کنند، اغلب از بودجۀ است که برای امکانات عمومی مانند ساختن شفاخانه ها، مکاتب، سرک ها، پارک‌ها و مانند آن اختصاص یافته است؛ این سرقت باعث کاهش رفاه عمومی افغانها شده بر علاوه خشم و نفرت زایی به مقابل دولت افغانستان ایجاد می کند. دزدسالاران معمولاً قانونشکنان حرفوی بوده و اکثرا از انواع دیکتاتوران قانونشکن و زر اندوزمیباشند.

در افغانستان اکثر دزد سالاران، بودجه‌ های دولتی و پول فروش زمین های غصب شدۀ دولتی را که سرمایه های عامه میباشندبه طور پنهانی به حساب‌های بانکی شخصی محرمانه خود در کشورهای بیگانه منتقل می‌کنند تا در صورت از دست دادن قدرت، در خارج از کشور به خوش‌گذرانی‌ها و حیات ننگین خود ادامه دهند.
در سیزده سال اخیر متاسفانه، نظر به سطحی نگری های بین المللی در رابطه افغانستان و نیز نظر به غفلت و کوتاه نگری های ما افغانها، دزد سالاران مشهور و معرفی در بدنۀ دولت افغانستان لانه کرده اند، که باید به مقابل هر یک از آنها مبارزۀ دقیق صورت گیرد!

برای مبارزۀ دقیق با فساد اداری، ما به سیستم عدلی-قضایی سالم، قوانین مناسب و پلیس سالم ضرورت دارم!

فساد سیاسی که به انگلیسی به آن Political corruption می گویند، به وضع قانون از جانب دولت و یا سؤاستفاده از آن جهت کسب مال نامشروع گفته می‌شود. اشکال مختلف این فساد با رشوه، اخاذی، خویشاوند سالاری و اختلاس انجام می‌پذیرد.

سوء رفتار پلیس که به انگلیسی به آن "Police misconduct" می گویند، به اقدامات نامناسب ماموران پلیس در ارتباط با وظایف رسمی آنها اطلاق میشود. سوء رفتار پلیس که در افغانستان گاهی اوقات شامل تبعیض است وگاهگاهی هم شامل همدستی با غاصبین زمین، مفسدین اداری و زورمندان میباشد، میتواند موجب سقوط عدالت شود. برای کنترل سوء رفتار پلیس در افغانستان نیز، باید تلاش های موثر تری صورت گیرد! انواع این سوء رفتارها عبارتند از، اعتراف های نادرست، بازداشت های نادرست، شواهد جعلی، حبس نادرست، تهدید و ارعاب، خشونت پلیس، فساد پلیس، برخورد تعصب گرایانه میباشند.


به امید صلح، امنیت، ثبات، ترقی و رفاه


و من الله التوفیق