د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

غلام مخدوم رهین با کدام رویی اصطلاح "آیین مروت" را بر زبان می آورد؟

عبدالستار، قریشی 27.05.2015 10:43

عجیب ترین نبشتۀ که امروز خاطرم را به سمت ایران محوری های سیزده سال حکومت آقای کرزی در مطبوعات افغانستان عزیز سوق داد، نبشتۀ آقای مقدوم رهین وزیر اسبق وزارت اطلاعات و کلتور افغانستان میباشد، که تحت عنوان "آیین مروت را از یاد مبرید" به تاریخ ثور ۱۳۹۴ در اخبار ٨ صبح اقبال نشر و تکثیر یافته است، میباشد.

عجب در این موضوع نهفته است که آقای مقدوم رهینی که به غلامی به فارس نه تنها شهرۀ جمعیی مردم افغانستان تشریف دارند بلکه در این مناسبت همچنان شهرۀ عالم میباشند، با چشم سفیدیی مخصوصی که عاید حال جناب ایشان می باشد، از "مروت" و "آیین مروت" سخن بر لب میراند.

سوالی کوتاهی که از جناب رهین صورت میگیرد اینست که زمانی که ایشان از خیرات سر مردم فقیر ، شریف و غیور افغانستان صاحب نام، نان، نکتایی ها و بو های رنگارنگ، دریشی های راهدار و بیراه و بلاخره صاحب چوکی و مقام وزارت شد، و با این همه نعماتی که از کیسه کمتوان مردم مظلوم افغانستان بر وی رسید، اما با آن هم بر حق مردم ما یک نوع "نمک حرامی" روا داشت و دروازه های مطبوعات کشور را دو دسته برای حملۀ فرهنگی ایران باز نگهداشت، چگونه و با کدام رویی "به خود این حق را میدهند که از آیین مروت نامی بر لب رانند" ؟

آیا آقای مقدوم رهین معنی اصطلاح "آیین مروت" را درست هم مانند اصطلاح آزادی بیان نمی دانند ؟

آیا آقای مقدوم رهین فکر می کنند که همان "ایران محوری" و حملۀ فرهنگی ایران را که در هر دو دورۀ کاری ایشان در حق جمله میدیای افغانستان، تحت پوشش آزادی بیان و آزادی مطبوعات راه اندازی و طرح سازی نمودند، از کسی پنهان مانده است؟

آیا آقای مقدوم رهین که از فقر سواد کلمۀ "څارنوالی" را "سارنوالی" مینویسد، تعریف علمی و دقیقی از آزادی بیان و آزادی مطبوعات و چوکات قانونی آن داده میتوانند، که با گزاف گویی ادعای آنرا دارند و می گویند این جناب ایشان بودند که آزادی بیان و آزادی مطبوعات را به افغانستان ارمغان آوردند؟

من حاظرم همه گفته هایم را در رابطۀ با این وزیر ضعیف النفس و کمسواد، با پیروی از همان "آیین مروت" که آقای مقدوم رهین صرف نامش را غمغم دارند، دو باره پس بگیرم، حتی حاظرم از وی شرافتمندانه معذرت بخواهم، در صورتیکه وی ثابت سازد که در راه اندازی حملۀ فرهنگی ایران در افغانستان "وی دخیل و یا مسول نبوده است" !

در صورتی که آقای مقدوم رهین در بارۀ "سیاست زبانی یک کشور" هیچ اطلاع و هیچ معلوماتی نداشته باشند، سوال ایجاد می شود که سندی تحصیلی را که آقای مقدوم رهین بر رخ خورد و بزرگ می کشد، از کدام مرجعه ای ذیصلاحی، در کجا و به چه منظوری بدست آورده است؟

آیا دولت ایران و پوهنتون ها و دیگر مراجع "علمی" آنکشور صلاحیت دادن سند علمی دوکتورایی را داشت و یا دارد؟

بلاخره آیا دولت افغانستان مسولیت اینرا نداشت و یا ندارد که مانند همه کشور های جهان "سیاست زبانی کشور" را تعریف و به وزیران خود نیز بیآموزاند؟

آیا برای آقای مقدوم رهین، به حیث به اصطلاح دارنده ای دوکتورایی، لازم و واجب نبود که راجع به "سیاست زبانی ممالک" یک چند صفحه ای را مطالعه نماید، قبل از اینکه میدیای کشور را تحت نام "آزادی بیان وآزادی مطبوعات" یکسره بدست حملۀ فرهنگی ایران بسپارد؟

ما باید بلاخره مانند همه کشور های جهان به این موضوع پی ببریم که "آزادی بیان وآزادی مطبوعات" چیزی خوبیست که ما هم باید از آن پشتیبانی و حمایت کنیم مگر "کنترول محتویات کلام" حق مسلم هر دولت میباشد، تا آنکه با موجودیت آزادی بیان وآزادی مطبوعات و همچنان با موجودیت "کنترول محتویات کلام" جلو رسانیدن خسارات به منافع ملی ، عدالت اجتماعی و دموکراسی نیز گرفته شود.

مگر سوال در این است که آقای مقدوم رهین چرا مثلا جلو حملۀ فرهنگی ایران را با موجودیت تحفظ آزادی بیان وآزادی مطبوعات از طریق قانونی "کنترول محتویات کلام" نگرفتند؟