د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

رخ دیگر جاسوسان پر افتخار

عبدالرووف لیوال 17.05.2015 12:56

این تحریری نقد برنبشته ی تحت عنوان { جاسوسان پرافتخار) که طی چند شماره روزنامه هشت صبح به قلم محترم امرالله صالح رییس اسبق امنیت ملی نشرگردید ، نبوده بلکه رخ دیگر رویداد های استخباراتی کشور میباشد که به این جاسوسان ارتباط دارد .
جنا ب صالح درلوب ولعاب متن نوشته ی خود چنین مینویسد ((نسلی از افغانها که کارمندوجاسوس شدند ، یک دیگررا تکفیر کردند ، یکدیگررابه گلوله بستند ، چهل سال بعد هیچ پیشیمان ونادم نیستند وهرکسی به روایت خود وسازمانش یک جاسوس با افتخار بوده است )).
آری!آقای صالح بالکل معقول نوشته و  هدف رادرست نشانه گرفته ، ولی از نظراینجانب سراپا تقصر این یک قضاوت مکمل نبوده وآنهم به دلایل ذیل :
اصلاً درافغانستان بعد از تحول 7ثور ومنبعد تغییر8ثورمنافع ملی تعبیر نداشته ، یکی به دهل بیگانه (شوروی) ودیگری  به دهل اجنبی (غرب) میرقصیدند ، در دوراول منافع ملی از عینک استعمارسرخ ودر دوردوم از عقب عینک دایناسورسیاه تعبیر میشد ودر میان ، مردم ما خورد وخمیر شدند. صرف ایدیالوژی اسلام روپوش آن بوده ، که این روپوش هم حالا مندرس وبدنام شده میرود.
سوء استفاده از حربه ی ایدیولوژی افراطی اسلامی تا هنوز هم مردم مارا بسوی جهنم میبرد، اگر ما دستگاه های فوق استخباراتی راجهنمی میدانیم ولی برای خود شان جنت نشان است ، زیرا آنها از طریق همین   دستگاه هابرای مردم خود ،بهشت روی زمین وزندگی مرفه راتدارک کردند ، ولی دریغ برای ما جهنم ساختند. وماراچون چوب ملمه کاری شده با مواد چرب اسلام منحیث هیزم خوشبختی خود سوزانیدند.
مرتبط به فعالیت استخباراتی :، عده ی قلیلی کارمندانی داشتیم وداریم که قهرمانانه ازمنافع ملی ما که هنوزهم تعریف آن در هاله ابهام قراردارد ، رزمیدند که مثال زنده ی آن جناب خود شما ، اسدالله خالد ، قهرمانانیکه درباستیل وسیاه چالهای مخوف آی ، اس ، آی در بډبیرپاکستان جان های شرین خودرافدا نمودند،      میباشد.
یک ضرب المثل عامیانه ی داریم که میگوید {هر جنگل از خود تر وخشک دارد } بناء اً عده ی قلیلی ازین سپاهیان گمنام بوده اند که هم انسانیت را زیر پا نگذاشته وهم بطور جانانه از مردم خود دفاع نموده اند  وهم بعضی از شهدای ما که طعمه شکارناجوانمردانه ی این بازی های استخباراتی شدند مانند شهیدارسلا جمال وملا عبدالرقیب تخاری وغیره  .
بناءاً با درنظر داشت مقدمه ی فوق بخاطریکه درمورد عده ی معدودی بی انصافی نشده باشد وحق آن سپاهیان گمنام رااداء کرده باشیم مطلب خودراادامه میدهم.
باوجودیکه کنون جهان دربازی های استخباراتی از جنگ ماهواره یی وحرب سایبری کار میگیرند که مثال جنگ سایبری کوریای شمالی بر علیه امریکا وجنگ سایبری اسرایل مقابل ایران را درین آواخر شاهد بودیم ضمناً افشاء گری آسانژدر ویکی لکس  ارایه کننده آنست که جهان غرب از منافع خود ازچه نوع بازی های مخوف کار میگیرند مثال آن بعدازینکه چرخبال حامل جسد اسامه بن لادن پرواز مینماید، بدون اینکه کورس ارتفاع روتین رابگیرد این چرخبال منفجر میشود ، (چشم دیدواظهارات خانم اسامه ) این خود ثابت کننده مخوف بودن بازی های استخباراتی را نشان میدهد .
بهر صورت اگر ما از دست زدن درین لین های بلند ولتاژ بگذریم ودوباره به مسایل استخباراتی خودو تحریری محترم صالح برگردیم ، محتوای مضمون موید آنست که اتکاء برسرکاراستخباراتی صرف به کار اجنتوری انسانی که آنهم اطلاعات اکثرآنادرست را دربر داشته اززمان نورمحمد تره کی آغاز شده ، درحالیکه کار کا ، جی ، بی اززمان دستگاه مصوونیت ملی داوود خان باتقررمحمد خان جلالر(پاردریایی) بحیث وزیر تجارت آغازوتعدادی کسانی هم تحت پوشش وظایف دیگر دور او میچرخیدند نصب اوعلاوه در کابینه ی شهید سردار محمدداوود در کابینه های تره کی ، حفیظ الله امین ، کارمل الی داکترنجیب الله دوام داشت .
به همه مبرهن است که   مردم افغانستان درطول 4 دهه گذشته ضربه ی دشنه های کمونیزم وبعداً هم امپریالیزم را به پوست واستخوان خود لمس ومزه ی تلخ کاروایی استخباراتی هردو را چشیدند وتاهنوزهم زخمهای این دستگاهای جهنمی کا، جی، بی – سیا – آی ، اس ، آی وساواک التیام نیافته .
مردم ستمدیده ی ماتوسط اطلاعات نادرست کارمندان استخبارات راهی سیاه چال های مخوف چون شش درک ، پلچرخی ، زندان جک ادیمای امریکایی ، گوانتانامو وبلاخره بگرام شدند به اساس همین اطلاعات نادرست استخباراتی ، کشتارهای دسته جمعی چون هسکه مینه ، عزیز آباد شیندند ، محاسن سفیدانیکه برای تبریکی کرزی از پکتیا میآمدند وهزاران هموطن ماتحت بمباردمان کوربه شهادت رسیدند.
توده های مادرطول همین زمان چون دسته ی تبر توسط خودزده شدند (ازماست که برماست )
درمورد تقدس ورازداری این مسلک :
این مسلک جاده ی  یکطرفه ی با معاش بلند برای کارمندش هست یعنی زندگی تقریباً مرفه بسیار مصروف درحال خوف که هیچ دوستی ندارد ووظایف خیلی سنگین حتی در مقابل آن پای ماندن بالای بزرگترین مقدسات است شما اطلاع دارید که حتی در کلام معظم آسمانی که مومن به ما وشمااست ، مواد انفجاری جابجا میشود ودرخانه ی خداانفجارش میدهند ، مولانای روحانی بزرگی بنام مولانا فضل رحمن چگونه سالهای سال تحت پوشش آی ،اس ، اآی رهبرمجاهدین بوده ، این مولانا سی سال تمام برای دستگاه جاسوسی کار مینماید برای مردم مسلمان ما دردسر وتربیت کننده ی انتحاریون است با چشم سفیدی جهاد رادرافغانستان روا ودر پاکستان ناروا فتوا میدهد ، او یک افسر ریشداراستخباراتی درقبای عالم دین است ، هنوز هم طبل جهادرا در افغانستان به صدا در میآورد، این سازمان جهنمی که برای خودشان بااستفاده از اسلام گاو شیری وجنت نشان است توسط جنرال ضیاء الحق وجنرال اختر عبدالرحمن وحمید گل با ترینر بزرگ حرب اسلام دگروال یوسف (کرنیل امام) درزمان جهاد وطالبان چی جنایاتی که انجام ندادند وبلاخره در مسیر راه یکطرفه ی استخباراتی از طرف طالبان پاکستان به رهنمایی آی ، اس ، آی ازبین رفت.
درینجا هم اگر این مسلک جاده ی یکطرفه نمی بود وزیر امنیت غلام فاروق یعقوبی وجنرال باقی به خاطرافشای راز های استخباراتی کشته نمیشدند درکشور ما حتی بخاطر نشان دادن وفاداری به مسلک ،اطلاع اشرار بودن برادروپسر کاکای خودرا میدادند.
بخاطر نفرت ازین وظیفه درکشور مادرزمان طالبان ملاهای ارگ از طرف صبح بطرف شرق تپه شهدای کمونسیتی (تپه ی مرنجان) باید ادرار میکردند زیرا دستور بود تا نفرت خودرا نشان دهند ، درحالیکه خبر نبودند زمانی میرسد که عساکریانکی برجسد آنها خواهد شاشید که همان طور هم شد.
آری مادر بالادو تعبیرداشتیم شهید ومردار، متاسفانه طبق برداشت از نبشته ی محترم صالح هردوواژه رااکثراً بیجا بکاربردیم ، همان طوریکه شاه امان الله غازی، سردار محمدداوود وداکتر نجیب الله را تکفیرنموده به گلوله بستیم ولی بعداً که فهمیدیم نجیب الله به قیمت جان خود   90میلیون دالر طلای (طلاتپه ) را محافظت نموده ، شهید خطاب نمودیم.
جایی محترم صالح به شکنجه های استخباراتی اشاره نمودند، که درینموردمینویسم:
دودهه ی قبل (فلیکس آرما کورا )هر ماهی به زندانهای مخوف افغانستان سری میزدوگذارشهای تهیه مینمود ، ولی بعداز سال2001  برای زندان مخوف کوچه ی پاسپورت ( جک ادیما وسگش نینا) که افغانها را میدرید نه هم برای زندان ابو غریب عراق ، بگرام وگوانتانامو آرما کورایی وجود نداشت ، لست چند صد صفحه یی که چارماه قبل از طرف سنای امریکا درمورد شکنجه ی افغانها در سیاه چالهای  گوانتانامووبگرام تهیه شده بود ورییس جمهور مارا آنقدر عصبانی ساخت تادرظرف یکساعت تدارک کنفرانس مطبوعاتی آنهم درشب را نمایند ولی صرف غوغای آن برای همان یکروز بود وحال زیر خاک رفت که این همه کاردستگاه های استخبارات هست.
آری !به آقای صالح  باید یاد آورشد که فرستادن اولین فضانورد افغان ومسلمان که قرآن شریف رابه فضابرد وصدایش را درینمورد تمام جهان شنید ، تحت قیمومیت وهمکاری این دستگاه صورت گرفته بود که افتخارش به افغانهاتاکنون پابرجاست.
ضربه زدن به حیثیت ارگانهای امنیتی یگانه دشمن ماپاکستان وفرونشاندن طیاره ی بزرگ پی ، آی ،ا پاکستان توسط عالمگیرـ مرتضی بوتووشهنوازبوتو پسران مرحوم ذوالفقارعلی بوتورهبرفقید پاکستان ، که دشمن (پاکستان)حاضربه پابوسی افغانها شده بود – حال کسی درخواب هم دیده نمیتواند ، کار آن اداره بود.
شکست مذبوحانه وننگین پاکستان درجنگ زمستان 1367بخش عمده ی کار استخباراتی وکشفی آن قهرمانان بود.
چیزی ازهمه مهمتر :کاراستخباراتی دقیق درمنابع بشری قوای مسلح باعث آن شده بود تا حملات فریندلی قطعأ صورت نگیرد به استثنای یک مورد ولی درزمان امنیت ملی آقای کرزی حملات سبزبر آبی نسبت کارپسیف استخباراتی آنقدر زیادشد که ایتلاف خارجی مجبورشد افغانستان راترک گویدکه شکست بزرگ برای قوای مسلح ما وباعث شرمساری مددرسانان شد.
پاکی وصداقت  کارمندان سابق را خودشما شاهدهستید که حتی خانه ی شخصی نداشتند ولی زمانیکه به اصطلاح مجاهدین داخل دستگاه استخباراتی شدند –غصب منزلهای اهل هنود وسک در کارته پروان ، غصب منازل دروزیراکبرخان که مالکین آن درخارج کشور بودند ـ چور نمودن ستاکهای امنیت ـ سبوتاِژ اقتصادی ، اختلاس وفسادسرتاسر اداره را احتوا نمود.اشخاصیکه به اصطلاح درسابق خر لنگ نداشتند ، ازبابت غصب صاحب منزل لوکس دروزیر اکبرخان شدند مانند عبدالله لغمانی وغیره.
محترم صالح درنبشته ی خود جایی ازپدراخوان الشیاطین پاکستان ومربی جهادیان ضیاءالحق یادآورشدند وتاکید برین دارند که { کنترول کلی پروِژه ی جهاد) درمنطقه بدست اوبود وچطورتوسط کارقهرمانان مربوط استخبارات افغانستان هلکوپترراکبش درراولپورپاکستان سقوط به کیفر اعمالش رسید و جهنم جایش شد –به جز از او عبدالله عزام متفکر وخلاق القاعده ی فعلی نیزبه سرنوشت شومش پیوست.
خلاصه امروزکار استخباراتی جنگ سایبری وتخنیک است ولی صد افسوس که بازهم دوستان ما ( درخفا دشمن) نمیخواهند مابه آن مسلح وبصورت تخنیکی کار استخبارات در افغانستان پیش رود انگلیس ها ضرب المثلی دارند که میگویند (مایت ازرایت) یعنی سخن اول رازورمیزندوآب زوربطرف بالا میرود.