د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

تهاجم فرهنگی ایران در افغانستان

انور ، قریشی 23.10.2014 11:25

دلیل چیست که امروز میدیای افغانستان ، تعدادی کثیری از ژورنالیستان افغانستان و حتی وزیر صاحب اطلاعات و کلتور ما زیر بار "تهاجم فرهنگی ایران" خمیده اند؟

آیا فقط "خریطه های پلاستیکی مملو از پول ایران" در این رابطه چاره ساز بوده و یا غفلتی هم در کار بوده است؟

تهاجم فرهنگی به معنی انتقال معانی میان نظام‌های فرهنگی بدون رضایت دوطرفه است. به عبارت دیگر، اگر یک نظام فرهنگی، ارزش‌های خود را با استفاده از قدرت بر نظام دیگری تحمیل کند، تهاجم فرهنگی صورت می‌گیرد. در تهاجم فرهنگی، ارزش‌های اصلی هر نظام مورد تردید قرار می‌گیرد و به مرور زمان نظام‌های ارزشی و فرهنگی از بین می‌روند.

در افغانستان "ایران زدگی" یا حرکات سیاسی-فرهنگی "ایران محور" را عموماً نمونه‌ای از آسیب‌پذیری در برابر فرهنگی تلقی کرده‌اند.

ایران برای تضعیف و آسیب‌پذیر کردن فرهنگ افغانستان امروز، بلخصوص از سیزده سال بدینطرف ، از میدیای "ایران محور" در افغانستان و همچنان از روش‌های ترویج جوسازی برای "فارس سازی" بهره می‌برد.

تبلیغات سیاسی-فرهنگی ایران یا پروپاگاند های فرهنگی-سیاسی ایران بخشی وسیعی از ارتباطات میدیایی وفعالیت های مغرضانۀ آنکشوردر افغانستان است که در آن، اطلاعات اکثرا غلط که میتوان آنرا "معلومات سیاه" و یا "معلومات خاکستری" نامید ، هماهنگ و جهت‌ دار برای بسیج افکار عمومی افغانها از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده می‌شود.

تبلیغات فرهنگی-سیاسی ایران شکلی از ارتباط ایران درافغانستان است که هدف آن نفوذ بر گرایش افغانها . و کشانیدن افغانها در مسیر علایق کوتاه مدت و طویلالمدت کشور ایران میباشد.

پروپاگاند فرهنگی-سیاسی ایران برخلاف تهیه اطلاعات علمی و بی طرفانه ، در اصل ، دادن اطلاعات غلط یا به عبارۀ دیر پخش همان"معلومات سیاه" و یا "معلومات خاکستری" با هدف نفوذ بر مخاطبان افغان است.

در این راستا، اغلب اوقات، واقعیت‌ها و بلخصوص تاریخ به طور گزینشی ، نیمه جعلی و یا بلکل جعلی بیان و بازنمایی می‌شوند ، درحالی که نادرستی آن برخودش و هم به اهل فرهنگ ما روشن و آشکار است. ایران با پخش و تکثیر تاریخ های جعلی و غیره معلومات غلط مخاطب افغان را تحث نفوذ و یا تحت تاثیر علایق ایران برده و وی را به سمتی سوق میدهد تا ، واکنش و رفتاری احساساتی ، نا آگاهانه ونا خردمندانه ازوی سربزند. نتیجه این امر، تغییر گرایش دلخواه به سوی هدفی است که ایران برای مخاطب افغان تعین نموده است و به منظور پیشبرد برنامه سیاسی ایران، درنظرگرفته است.

پروپاگاند فرهنگی-سیاسی ایران می‌تواند به نام تهاجم فرهنی ایران در افغانستان تلقی شود.

تبلیغات فرهنگی- سیاسی ایران یا پروپاگاند فرهنگی- سیاسی ایران در افغانستان همان شکلی از ارتباط فرهنگی- سیاسی ایران در افغانستان است که هدفش را پیاده کردن منافع ایران و علایق سیاسی طویلالمدت آنکشور در افغانستان می پندارد.

پخش و تکثیر تواریخ جعلی و فریبنده دراین طرزالعمل ایران سعی دارد تا با پخش و تکثیر تواریخ جعلی با مفاهیم مبهم و کلّی توجه اذهان افغانها وافکار عمومی را به منافع ایران جلب دارد. این تواریخ جعلی اغلب بر حول محور ارزش‌هایی "ایران محورانه" و "فارس سازانه" استوار اند.

درتواریخ جعلی ایران منبع یا منابع، واضح و صریح نیستند و اطلاعات دقیقی ارائه نمی‌شود.از انجایکه منبع و دقت اطلاعات مشخص نیستند در آن هر گونه جعل و تخریب صورت می‌گیرد. تمام قواعد در این نوع تبلیغات فرهنگی- سیاسی ایران از انواع مختلف پروپاگاند کار گرفته می‌شود. در عین حال میدیای افغانستان در کل و بلخصوص مستخدمین ایران این نوع "اطلاعات خاکستری و سیاۀ" ایران را پخش و تکثیر نموده و یک تعدادی از هموطنان بی چارۀ ما نیز ، براساس این نوع پروپاگاند ها عمل می‌کنند.

در این نوع پروپاگاند تبلیغات فرهنگی- سیاسی ایران ، بلخصوص در یک دهۀ اخیر ، افکار عمومی و رفتار یک تعدادی از افغانها را و بلخصوص افکار عمومی و رفتار یک تعدادی از افرادی را که خود را "افغانستانی" می نامند ، سخت تحت تاثیر قرار داده و آنها را دگرگون ساخته است.

ایران از کانال مستخدمینش در افغانستان و از طرق پروپاگاند فرهنگی-سیاسی اش با عث برانگیختن جدال ، جنگ ، وحشت یا تعصب افراد جامعه ما علیه یکدیگر گردیده ، با اله سازی زبانی ، ابزار سازی "مذهبی-دینی" تفرقه و نفاق ایجاد نموده ، تا انکه اهداف و مقاصدش را چه در سطح منطقه و چه در سطوح بینالملل بر ما بچلاند.

ما مردم افغانستان اگر هزاره هستیم ، اگر تاجک هستیم ، اگر ازبیک هستیم ، اگر بلوچ هستیم ، اگر پشتون هستیم و یا هم اگر به کدام قوم شریف دیگر تعلق داریم همه یک افغان هستیم و همه با هم برادر و برابر هستیم ، ما باید همه با هم همدست و متحدانه روحیۀ ملی خود را تقویه نمایم و به فرهنگ‌ افغانی خویش متکی بوده ، و تاثیر تبلیغات ایران را منسجمانه ، دانشمندانه و خردگررایانه خنثی سازیم.

ما افغانها باید بدانیم واین موضوع را به دقت گیریم که مبادله فرهنگی که در آن نظام‌ها توسعه یافته و تغییرات را برمی‌ تابند چیزی دیگری و تهاجم فرهنگی چیزی دیگریست . چنانچه آزادی مطبوعات ، آزادی بیان چیزی دیگری و"محتویات ضد منافع ملی" چیزی دیگریست !