د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

رنگین اسپنتا : فرزند نا خلف شعله جاوید

انجنیر لمر صافی 25.07.2014 14:55

جنگ رسوبات سمی خود را دارد . بیش از سه دهه جنگ اقتصاد ، فرهنگ و سیاست افغانستان را به شدت صدمه زده است . اقتصاد شکل مافیائی اختیار کرده ، فرهنگ چهره غیر بومی بخود گرفته وسیمای سیاست را قشری از کثافت پوشانیده است. ازانجائیکه اقتصاد و فرهنگ متآثر از شیوه برخورد سیاستمداران وحکمروایان با این دو پدیده است بحث را به سیاست اختصاص میدهیم .
در طول جنگ و بحران در افغانستان رهبری سیاسی کشور در دست کسانی قرار داده شد که بیش از همه به ولینعمت های خارجی متعهد بودند تا منافع افغانستان. یکی ازین سیاست بازان چپی ( شعله یی ) که با تهاجم نظامی امریکا و متحدین به جناح راست سقوط آزاد کرد رنگین دادفر اسپنتا نام دارد که با مخاطب ساختن جنگ سالار مسعود به « سنگ فروش » ( در آوانیکه کانفرانس بن میبایست در محور قدرت پشتون ها شکل بگیرد ) توسط استخبارات آلمان و انگریز به کارزار آشفته سیاست افغانستان پرتاب شد. ظاهر طنین متصدی یکی از پروگرام های دری رادیوی بی ، بی ، سی موظف به زمینه سازی برای تشخص سیاسی رنگین شده بود. موافقتنامه غیر مکتوب ( احتمالآ مکتوب ) میان رنگین و ظاهر طنین در حمایت متقابل در تقسیم غنایم دولتی ( در صورت احراز مقام مهم در حکومت توسط رنگین) موجب شد که بدنبال چندین مصاحبه « کارشناسانه » نقشه راه رنگین به سوی کابل تنظیم و نامبرده در اولین حکومت نظام فعلی به سمت وزیر خارجه بالا کشیده شود. بعدآ ظاهر طنین هم با احراز چوکی نمایندگی افغانستان در ملل متحد پاداش خوبی کمایی کرد.
پایه طوس اسپنتا که ریشه های خارجی داشت ، آنقدر قوی بود که علی الرغم رای عدم اعتماد پارلمان « رنگین » به پست های مهم حکومتی « رنګین » و « سنگین » باقی ماند.
تبارز ائتلاف جبل سراج به عنوان ستون اشغال خارجی و بدنبال آن ضربات داخلی و خارجی در دو ساحه جنگ و میدان سیاست بر سر وکله پشتون ها ، سبب شد تا رنگین که به امید پیوند سیاسی با پشتون ها ( طرف قوی که رو به ضعف میرفت ) دل بسته بود ، بالتدریج در جبهه مخالف ( جبهه سنگ فروش که در حال صعود بود ) لغزش کند. ازان پس دشمنی آشکار و پنهان این شعله یی رانده شده از جمع اصول گراه ها بر ضد پشتون ها آغاز شد. اما وی نه شهامت و نه هم جرئت مخالفت با یک کتله بزرگ قومی را در افغانستان داشت. رنگین مانند بسیاری از هم قطاران خود چون یونس قانونی ، عبدالله ، صالح محمد ، محقق ، عطا محمد و ده ها لنده غر دیگر به تبعیت از اشغالگران خارجی پشتون ها را در غوزه طالب و تروریست پیچاند تا موضعگیری قومی خود را رنگ سیاسی بدهد. رنگین در گستاخی و بی حرمتی به پشتون ها آنقدر مبالغه کرد که سال گذشته مخالفین در یک اقدام انتقام جویانه به دلیل عدم دسترسی به رنگین برادر وی را ترور کردند. به این حساب این مالیخولیای متعصب وراه گم کرده سیاست قاتل برادر خود است. اگر رنگین از دهن پارگی بر ضد پشتون ها دست نبردارد و توبه نکند سر خود را نیز در ماجرآ از دست خواهد داد. امید به فرار در روز موعود بیهوده است : به یقین که ریسمان دار به سراغ متعصبین قومی فراری و ضد وحدت ملی تا برلین ، لندن ، واشنگتن و ... طول خواهد شید.
طبق معلومات موثق ، رنگین به تبعیت از طینت دنباله روی و مزدوری یکی از کسانی بود که به اشاره بیگانه ضمن بحث بر مسوده پیمان ستراتژیک با امریکا در کمسیون مربوط به شدت از گنجانیدن فقره دوام بمباردمان های هوایی امریکا بر قرآ و قصبات افغان ها و تلاشی منازل شان در متن قرارداد حمایت میکرد. مثل اینکه سیلاب های خون در مناطق پشتون نشین کشور طی ده سال اخیر عطش خونخواری این سادیست ذلیل و مزدور حقیر را مشبوع نساخته باشد.
حوادث اخیرناشی از کارزار انتخاباتی فرمایشی و جعلی زمینه بهره برداری را ازین شارلتان توسط ائتلاف جبل سراج مساعد ساخته است. ائتلاف جبل سراج از نتایج باز شماری انتخابات جعلی که به استقامت اهداف ستراتژیک خارجی سمت و سو خواهد یافت ، نگران است. اعلام پادشاهی در زیر خیمه لویه جرگه با تلاش های بچه گانه تبلیغاتی ائتلاف شمال به هدف تثبیت موقف به عنوان یک طرف غنایم سیاسی بدست آمده از به اصطلاح انتخابات توآم شده است. تبلیعات یک هدف را تعقیب مینماید و آن ایجاد ترس و وحشت در میان مردم در صورت بازنده شدن در انتخابات است . برای این بچه ترسانک رنگین به صفت سیاست باز کرایی که سابقه تلون موضع بدنبال منافع شخصی دارد به خدمت گرفته شد. در شرایطی که مطبوعات دربست در اختیار ائتلاف شمال قرار دارد ، رنگین با سواستفاده از همین امتیاز در گرد هم آئی اخیر مطبوعاتی برای آخرین فیر ها به سوی صلح و ثبات زمینه خوبی دریافت کرد. این فرزند آق شده شعله که تحت تآثیر نوسانات سیاسی به سرعت رنگ عوض میکند ( رنگین اسم با مسمی = بوقلمون ) با لفاظی آگنده از شارلاتانیزم و منافقت با کلمات نیشدار پس از حمله غیر مستقیم به پشتون ها با الهام از مداخله جان کیری در پروسه انتخابات چنین وانمود کرد که هرگاه به تعبیر وی نظام آینده در محور تمامیت خواهی شکل بگیرد آسمان به زمین فرود خواهد آمد. این مزدور کم ظرفیت که تمام توانائی خود را در خدمت آتش افروزان داخلی و خارجی قرار داده است خاطره تاریخ نزدیک حکومت سقوی و حاکمیت ربانی را کاملآ از یاد برده است. رنگین ( بوقلمون ) باید بداند که وقتی پروسه صلح به نتیجه نرسد و خروج قوای خارجی و افغانی شدن جنگ اجتناب ناپذیر باشد ، هیچ مزدور بیگانه نخواهد توانست در برابرخشم مردمی که از جنگ تحمیلی و غیر عادلانه کارد به استخوان شان رسیده است ، تاب مقاومت بیاورد.
البته این به اصطلاح کلنگک کردن های بوقلمون ها ناشی از امید واری از حمایت خارجی است : وقتی رنگین با چشم سفیدی و خیره سری از دوام اشغال افغانستان در چوکات پیمان ستراتژیک پشتی بانی مینماید ، در واقع ضعف و ناتوانی باند خود را به اتکای حمایت خارجی جبیره میکند. شاخ و دم نشان دادن به مردم آنهم به حمایت خارجی جز سقوط مملو از شرم اخلاق سیاسی توجیه دیگری نمیتواند داشته باشد.
باندی که مردم را از تصاحب قدرت با زور میترساند ، در واقع به قصد عوام فریبی دو جز قابل توجه در معادله قدرت را نادیده میگیرد : سهم پشتون ها در جبهه ائتلاف شمال که در صورت احتمال برخورد قومی ، ائتلاف را ترک خواهند گفت و خروج قریب الوقوع قوای خارجی که موجب از دست دادن حامی خارجی خواهد گردید.
باند جنگ افروز را خروج قوای خارجی دست و پاچه ساخته است. باند مزدور به خوبی میداند که آنچه را که به حمایت خارجی در فضای جنگ و بحران بدست آورده است ، در فضای صلح و برادری و سهم عادلانه در قدرت از دست میدهد. بنآ زمینه سازی فضای ترس ، ترور واستفاده از جنگ روانی از طریق سازماندهی گرد هم آئی های مطبوعاتی به کمک مدیای وابسته داخلی و خارجی به مثابه یگانه راه نجات از چنگ عدالت باقی مانده است.

کابل
۲۴ جولای ۲۰۱۴