د لوی، مهربان او بخښونکي خدای په نامه

نگاه ها و نظر ها بر کتاب جنگ های کابل

انجنیرعبدالقادرمسعود 24.01.2011 23:24

کتاب جنگهای کابل اثری است از خامۀ یک نظامی صاحبدل  جناب سید عبدالقدوس (سید)که با درد و اشتیاق، شرحه، شرحه به نگارش در آمده، تصویر روشنی از جنگهای بین المجاهدین وملیشه یی در فاصله سالهای (۱۳۷۱ـ۱۳۷۵خ) در شهر کابل که در هشت فصل و (۳۹۲) صفحه بعد از چاپ در اروپا، و اینک در کابل توزیع شده است، کار گسترده وسعی بلیغ می طلبد. از آنجائیکه معرفی این اثر در مقالات پر مغز نخبکان عرصۀ فرهنگ و تاریخ چون جنابان محترم (کاندیدای اکادیمسین محمد اعظم سیستانی، عزیز جرأت سر دبیر سایت آریایی، سراج الدین ادیب سر دبیر سایت روشنی، دستگیر نایل شاعرونویسنده، عبدالقیوم میر زاده، اسمعیل مهشور، ودو نظامی فرهمند، جنرال ګل احمد نبی وعبدالصمد ازهر)در سایت های انترنیتی معرفی گردیده است. من نگاه ها و نظر های خود را به چند محور معطوف مینمایم:

نگاه ها:

- واقعیت آنست که تاریخ افغانستان در قرن بیستم با آشوب ها، و جنگ های غم انگیزی رقم خورده است. امادرین میان جنگ های کابل که مولفه های بسیاری آنرا از سایر جنگ ها مجزا میکند، به لحاظ خونباری، ویرانگری وچپاولگری که زنجیرۀ آن تا امروز ادامه دارد یکی از فاجعه بار ترین و خانمانسوز ترین فجایع قرن بیستم در افغانستان است. کشتار حدود دوصد هزار شهروند معصوم، ویرانی ۷۰ تا ۹۰ فیصد آبادی های شهر کابل، مجروح ومعلولیت ومهاجرت ملیونی، چپاول وسرقت دارایی های ملی، ثروت اندوزی فرماندهان جهادی و ملیشه یی که هم اکنون (در رؤوس قدرت دولتی قرار دارند) تخطی های سریع حقوق بشر، تجاوز،ترور، رشد افراط گرایی مذهبی وقومی همه از پیامد های شوم و آشکار این جنگ است، که فهم وآگاهی از پیامد ها وعبرت اندوزی از آن بحیث یک وجیبۀ انسانی، ضروری مطرح میشود. نگارندۀ این سطور در گذشته ها به مطالعۀ تاریخ جنگ ها در جهان که اکثرأ در شهکاری های ادبی تبلور یافته اند، مایل گردیده بودم.در جوانی و تحصیل کتاب (جنگ وصلح تولستوی، که شهکار ادبیات جهان است.دن آرام، اثر شولوخوف که در سال ۱۹۶۵ جایزۀ نوبل را تصاحب کرد، وداع با اسلحه ارنست همینگوی دارندۀ جایزه نوبل، زندګی جنگ ودیگرهیچ، اثر اوریانا فالاچی دارندۀ جایزۀ ادبی، بینوایان ویکتور هوگو، و شماری دیگری را خوانده بودم، از آن به بعد این اولین باری بودکه در دنیای پر از نوستالوژی و دغدغه های غربت، با مطالعۀ کتاب جنک های کابل، به واقعات و حوادث راستین یک جنگ تبهکارانه، که ازیک منظر کارشناسانه، هشداردهنده و نقاد به تحریرکشیده شده است مواجه گردیده بودم.من با نویسنده کتاب جناب آغای سید، شناخت و معرفت قبلی نداشتم. بقول مخفی (شاعره که بر قلۀ شعر دری آشیان دارد) (هر که دارد میل دیدن در سخن بیند مرا) او را درسخن، و قامت اثرش شناختم.

کتاب جنگ های کابل اثر آفریده آغای سید، که از چشم دید ها، حکایات شاهدان صحنه ها گواهی انسانهای محصور در جنگها، آثار و اسناد منتشرشدۀ داخلی و بین المللی، محک خورده وطی آن ، انگیزه ها، علت ها، هویت گروپ هاو فرماندهان جنگ ها، جریان نبردها، و تاثیرات فاجعه باری که این جنگ ها بجا گذاشته، به شیوا ترین تعبیرها و تفسیرها به تحریر کشیده شده وتصویرراستین از حقایق جنگ ها در کابل، پایتخت باستانی کشور ما   ارایه میدهد.

نویسنده، پیش ازینکه جریان جنگ های کابل را روایت کند به گذشته باز گشته است، تسلسل

زنجیره یی حوادث را پی گرفته در یک بررسی فشرده ریشه های جنگ وجهاد عظمت طلبی را بر ضد حکومت جمهوری داود خان، علیه جمهوری دموکراتیک، و تجاوزات همسایه ها، دخول و خروج قوای شوروی را به بررسی گرفته ، در صفحه (۴۲) کتاب آورده است(هرگاه افغانستان از خاک پاکستان وایران مورد تجاوزات گسترده ومداوم قرار نمیگرفت، اتحاد شوروی هم در آنزمان به اقدام جنون آمیز وتبهکارانه دست نزده و به افغانستان نیروی نظامی نفرستاده بود).

 هر فصل کتاب انباشته ازواقعیت ها ومنبعث از پژوهش ها وکاوش های مداوم است که بطور منطقی، جسورانه و بی طرفانه مورد بررسی و تبین قرارگرفته است، فصل های کتاب میتوانند مستقل به خوانش گرفته شوند، اما تسلسل ریاضی وار جنگ ها و حوادث اتفاق افتاده در کابل مفقود نمیگردند.

نویسنده در نگارش اثر، سبک وشیوۀ شگرفی را برگزیده است، تلفیق سنت های ادبی و ریالیزم در شیوۀ نگارش او جلب نظر می کند.کار غنی و پیچیده یی که نظریه پردازی نظامی، ژانر های ادبی، ریالیزم و هجوگزنده را درهم می آمیزد، نویسنده در یک جا بحیث گذارش گرخاطره هاوچشم دیدها و در جای دیگر در توصیف میدانهای جنگ یک نظامی حرفوی است، آنجا روش های خاطره نویسی، اینجا از منظر یک کار آگاه نظامی به توصیف رویداد ها، زشتی ها و پلیدی های جنگ پرداخته است.افکار و نظریات او چنان با حرفۀ نظامی اش در آمیخته که نمیتوان یکی را از دیگری جدا کرد. بیان خاطره ها، چشم دیدها، توصیف کارزار های نبرد چنان انگیزنده و زجر آور اند  که ژرفای احساس آدمی را به ارتعاش در می آورد.

سبک نگارش اثر همراه با مثال ها، معلومات تاریخی ونظامی، جریان جنگ ها ، آتش باریهای بی وقفه، تلفات وتخریب شهر، چور وچپاول وثروت اندوزیهای پلید بوسیلۀ فرماندهان جنگ هاجنایات جنگی، چنان غنامند به تفسیر کشیده شده اند که گویی نویسنده در دل تاریکی های پنهان جنگ نقب زده، بسوی روشنایی شتافته، وعصاره وخلاصۀ تجارب نظامی خود را در آن به ودیعه گذاشته است. پژوهش ها چنان ستره وپاکیزه اند که مانند آبی زلالی به درون صخرۀ واقعیت ها می ریزد، حوادث چنان واقعی روایت شده اند که واقعی بودن شان تبیین میگردد.این سبک چنان درکتاب جنگ های کابل بکار گرفته شده، که خوانندۀ خود را شخص منفصل حساب نمیکند، و فکر میکند در صحنه حضور داشته، همه چیز را میبیند با جنگ به پیش میرود، اما دلگیر نمیشود، این ها فاکتور های اندکه خواننده را به ادامۀ خواندن کتاب ترغیب میکند.

 - زبان کتاب، زبان فاخر، شیوا و دل انگیز است. قدرت ابداع ، غنای فکر واندیشه جذابیت بیشتر دارد، نویسنده با افاده پردازیهای  بغرنج و گنگ سروکار ندارد، سروکارش درسفتن واژه ها و کلمات شگرف ادبی، و اصطلاحات دانشنامه های نظامی است.میتوان گفت که خواندن وتعمق اثر، برای منسوبان نظامی بویژه نسل جوان که      ( بخواهند از پس این همه ویرانی ها وتباهی های جنگ ، اجساد آدمی ، آیندۀ مامون را بنگرند، وبرای رسیدن به آن تلاش نمایند) لازمی است.اما وقتی جنگ ها وحرکات محاربوی توضیح میشود پای ادبیات جنگ بمیدان می آید، با ریالیزم موشگافانه، محیط استمرار جنګ ها، و پی آمد ها وفجایع جنگی توضیح میگردد، بطوریکه، متون بی پیرایه و سر شار ازحقیقت جغرافیای شگفتی را به تماشا می گذارد، مثال گونه چند سطر صفحه (۳۰۲) را با هم میخوانیم.

(ماه جوزا بود بهاردرسومین منزلش بسوی تموز راه می کشود، زندگی در غرب شهر کابل هنوز در میان گلبانگ بلبلان و خیل پرندگان خوشخوان که از شرق شهر از وحشت جنگ به آنجا کوچیده بودند، طراوت داشت، پروانه ها در دامن شاخچه های عکاسی، حریم جاده ها و درختان باردار با رقص و نوحه گری پا کوبیده و پرندگان سبکبال در خلوت درختان با بیقراری چهچه سر داده بدون شرمندگی تن بهم آغوشی می سپردند، و پرستو ها در آسمان آبی با شور وهیجان، می تپیدند، شمیم نوازشگر، عطر پاکیزۀ کشتزار های چهاردهی، دارلامان، و نسیم طربناک، قرغه و افشار ملایم می وزید، به طبعیت حرکت وسرمستی می بخشید، هنوز رشته های سپیدبرف های زمستان چون حمایل مروارید از گریبان دره ها سر بر کشیده در ارتفاعات کوهای پغمان از دور دست ها می درخشید.اما افسوس در آن ساحۀ زیبا و دلفریب، شبه هولناک جنگ با وسوسه های رعب انگیز به گردش درآمده، شهر را دراضطراب و نا آرامی فرو برده بود.هرگز تصورنمی شد که در آن مامن زیبا و دوست داشتنی، خانه وکاشانۀ صدها هزار هموطن شکیبا وفروتن، کسی بر علیه هموطن خود سلاح بردارد، به قتل و کشتار ، و ویرانی و رهزنی بپردازد. اما با تأسف ولع قدرت ومنصب، مجاهدین جنگ طلب را به نحوی شگفت آوری به بازی گرفته بود.........)، کتاب با این نوع ویژه نگاریهایش خود را به عنوان ادبیات ریالیستی جنگ مطرح میکند.

صفت ها و استعاره های بکار رفته در کتاب جنگهای کابل پر تنوع اند، جایی از قصه های جنگ، تهاجم و توفان آتش برخاک وخانه های شهر، خونریزی و ویرانی، یغماگری و در جایی دیگر به شعر، عشق، حماسه و انسان دوستی پهلو میزند.داستان عشق شور انگیزی محصل جوان پوهنتون نظامی که در اولین روز های جنگ ، دژخیمان جهادی سینه اش را  شگافتند، و طی آن دیده میشود که ( عشق از مرگ نیرومند تر است) در صفحات (۱۹۷ـ۲۱۰) همه با هم درآمیخته است

- شخصیت پردازی حکایت از طبع جستجوگرنویسنده مینماید، در متون تصویر های واقعگرایانه از افراد وجنگجویان بنابر ویژگی های عملی شان ارایه داده شده است، درصفحه (۱۸۶) کتاب در توصیف جنگجویان چنین آورده است: (....دیگری با دستگاه کوچک مخابره اش مصروف بود، دستمال چهار خانه ای را بر سرو صورت وزنخ خود بسته وموهای سرش تراشیده بود. بطوریکه تشخیص او را با یک کل مادرزادمشکل ساخته بود.تنها وجود دسته مویی پشت لبانش از ماش برنجی بودن موهای وی بشارت می داد، گاهی سرو صورت عبوس اش را در آینۀ قوطی نصوار نگین کوبش نگاه میکرد. آن یکی دیگربا لباس ابلق پلنگی و گیسوان دراز، ریش زبر وتیغ دار، پکول طبقی موجود عجیبی معلوم میشد، چشم های قی گرفته اش بحدی سرخ بودکه نگاهش آدم را اذیت میکرد، گویی در چشمانش زنبور خانه کرده است، از مردمک چشمانش شراره های فروزان مانند جویباری از آتش زبانه می کشید.)

ـ موضوع ویژۀ کتاب مسئلۀ جنگ است ، و جنگ وپی آمدهای هولناک آن ، کشتار، ویرانی و تباهی چیزی نیست که بدون هجوگرنده ولعن وطعن جنگاوران تبهکار، به قلم آید، اما کتاب جنگ های کابل از بی عفتی کلام، رکاکت و چرکات تعلق قومی و مذهبی مبرا است. نویسنده قلمش را در دفاع از گروه، قوم، و مذهبی خاص بکار نبرده، بلکه از عقایدمذهبی توده های مردم دلچسپی های ملی، رنج مصیبت شهروندان اسیر درمیدان های جنگ که به هر قوم ومذهبی متعلق بودند فریاد زده است.صفحۀ    (۳۷۷) کتاب که غم واندوه هموطنان هندو(باشندگان اصلی سر زمین ما) گیر افتاده در میدانهای جنگ، روایت گردیده است، گواهی برهمین مسئله است. آنگاهی  که فرماندهان فاجعه آفرین جنگ ها مورد نقد قرار میگیرند.اینها اولأ از پیکرملیت های کشور، مانند ویروس مدهش مجزا گردیده بعد زیر تازیانۀ انتقاد قرار داده میشوند.

- نویسنده در حوالۀ سایراتهامات و جنایات جنگی، جانب عدالت و فرهنگ اجتماعی را، (که برای بسیاری سیاسیون و جهادیون تند مزاج درس خوبی است)برگزیده است، همه مجاهدین شرکت داشته در جنگ های کابل را بلا استثنی مقصرنمی شمارد. درین باره در پیشگفتار کتاب آورده است:(آنچه درین پیشگفتار تاکید آن لازمی است.تاجائیکه بررسی ها، مصاحبه های نگارنده با افراد و باشندگان شهر کابل .... نشان داد، همه افراد عادی درگیر تصادمات جنگ های کابل بدون استثنی مقصر نیستند. بودند  افرادی که در رده های پائینی در محدوده ای امکانات شان از جنگ وتجاوز به ناموس ومال مردم، قتل ویرانی، غارت و چپاول ثروت های شخصی و دولتی جلوگیری کرده اند....تقصیر اصلی بدوش رجال  گروپ های جنگی که آزمندانه، خواستار تصاحب قدرت دولتی برای خود، گروه خود ، ثروت، پول امتیازات جاه وجلال بودند، است.)

نویسنده نه تنها جنگ ها و ابعاد فاجعه بارآنرامورد پژوهش ستودنی قرار داده است، بلکه جانب مردم را گرفته، خواننده را با انسانی ترین روش ها به همدردی با قربانیان جنگ وخانواده های آنها ، معیوبین ومعلولین جنگ فرا میخواند.در صفحۀ (۱۴)آورده است:(عظمت  فاجعۀ اندوهبار جنگ های کابل درتلفات، ضایعات انسانی، آسیب های گستردۀ روانی، خسارات عظیم اقتصادی است......... دفاع ازآبرو و  حیثیت جانباختگان معصوم، چون دفاع از جان و ناموس هر انسان زنده  دارای اهمیت است......در هیچ حکومتی وقانونی نمیتوان جنایت کاران جنگی، مسوولین و ناقضان حقوق بشررا ازپیگرد قانون در امان نگهداشت.)

- در انشقاق فرهنگی فعلی که ضعف حافظۀ تاریخی بیک بیماری مزمن وخطرناکی مبدل گردیده فرصت ها و خاطره ها گریزپا و ناپایدارمیشوند، زمان درهم می آمیزد، از یک سو  واقعیت های تاریخی با پلید نگاریهای قرائت جهادی، وارونه جلوه داده میشوند، جنایتکاران جهادی و جنگی تقدیس می شوند، به تاریخ دستبرد زده میشود، از سوی دیگر حوادث پهناور تاریخی، و غم انگیز جنگی، الهام بخش آثار و ادبیات ما نگردیده است. نویسندگان ما وقایع جنگی، و جهادی را که تا امروز(ماه جدی 1389) تداوم دارد، برای عبرت اندوزی نسل های معاصر وفردا، به تصویر نکشیده در واقع این جنگ ها به صفحات تاریخ و ادبیات ما راه نگشوده است. جناب خالدنویسا، نویسندۀ فیاض ذیحق است که گفته بود: (من به برخی از داستان نویسان نام آورکشورم حیرانم که در جنگ وخون وتباهی زیسته اند، اما در داستانهای شان یک تق تفنگ شنیده نمیشود.)

- با این حال کتاب جنگ های کابل که به کنکاش یکی از وقایع تراژیک تاریخ کشور پرداخته یک غنیمت و یک اثر ماندگار تاریخی است.جناب محترم محمد اعظم سیستانی مورخ ومحقق نام آور کشورما بر صبغۀ تاریخی اثر اشاراتی داشته اند:(مؤلف مورخ نیست، ولی شیوۀ کارش در بوجود آوردن یک تاریخ خونبار، مستند....در بارۀ جنگهای چریکی وجهادی در داخل یک شهر دو ملیون نفری پایتخت تاریخی افغانستان یک اثر تاریخی است....... مؤلف صاحب نظر درمسایل سیاسی ، نویسندۀ زیبا بیان رخداد های تاریخی، نظامی در دهۀ های (۸۰و۹۰) قرن بیستم است.(۲)

این اثر  فرآوردۀ مستقلی ذوق شخصی وتحلیلی نویسنده آن (آغای سید) نیست، ره آوردشیفتگی او به مردم ووطنش،عشق آتشین او به رفاه انسان، ارجگذاری او به جنگزده گان، انزجار او ازجنگ وجنگسالاریسم، و عبرت اندوزی تاریخی  از حوادث خونبارقرن اخیر است.کتاب به ما میگوید که چگونه به باز اندیشی تاریخ ، جنگ ها وآشوب ها، وجهاد دیروز؟ که امروزه ( تروریزم خوانده میشود)، بپردازیم. شناخت تاریخ، وبکار گیری تجارب آن خود سلاح موثری است به سود پیشرفت وتکامل جامعه.

 

 

نظرها:

از آنجائیکه کتاب جنگ های کابل با ارایۀ تصویرواقعگرایانه از یک برهۀ تاریخ غرقه درخون کشور زمینه های مناسبی را برای تفکر، باز اندیشی، واقعیت های ناگفتۀ جنگ و جهاد؟ فراهم آورده است من با تأمل به تقاضای نویسنده که در صفحه (۳۹۰)کتاب آمده است پیشنهاد مینمایم:

۱- تراژیدی وجنایات جنگی، تخطی های صریح حقوق بشری، چوروچپاول دارایی های ملی، تروروتجاوز، بوسیلۀ جنګسالاران جهادی وملیشه ای که در دوره حکومت دو ماه صبغت الله مجددی آغاز و نهادینه گردیده در کتاب جلوه خاص نیافته است، شبه جیحونی است که در کوزه ریخته شده است.ارایۀ واقعات، معرفی جنایت کاران جنگی، و ناقضان حقوق آدمی نه تنها برای بسیج واعتراض حق طلبانۀ مردم، جهت به دادگاه کشانیدن، مجرمین جنگی(که هم اکنون دولت حامد کرزی به پناهگاه پر طنطنۀ آنان مبدل شده است). نه تنها واکنشی در برابر سکوت سازمانهای طویل و عریض داخلی وخارجی است، بلکه برای عبرت اندوزی تاریخی برای نسل های معاصرو فردای کشور ما ضروری است،توجه به آن در( جلددوم که به چهارنیم سال)جنگ اختصاص یافته ، انتظار برده میشود.

۲- کتاب از عکس های جریان جنگ ها، ویرانی ها، قرارگاه های جنگی وسیماهای واقعی فرماندهان جنگ که امروز مزورانه، اسطوره، قهرمان، امیر، آمر ، استاد تراشیده میشوند،تقریبأ تهی است، بایستی این خلا در جلد دوم مرفوع گردد.

۳- در جهان معاصر( تصاویر وفلم های مستند) پایگاه اندیشه وتفکرمحسوب میگردند، نیکو خواهد بود به کمک تحقیقات کتاب جنگ های کابل، همراه با تصاویرویدیویی، فلم های مستند که امروزه در آرشیف های شخصی رسانه یی، انترنیتی فراوان وجود دارد، فلم مستندی از جنګ های کابل تهیه گردد.

۴- در کتاب جنگ های کابل ، مسئلۀ اشتراک تندروان مذهبی عربی، سازمان القاعده، افراطیون مذهبی پاکستانی، ایرانی، وآسیایی واروپایی(فرانسه)، کمک های اقتصادی کشور ها ومحافل بیرون مرزی خارجی و افغانی در گردش ماشین جنگ های بین المجاهدین، چندان راه نگشوده است، تفسیر این واقعیت ها در جلد دوم کتاب به افزایش محاسن تاریخی اثر کمک خواهد کرد.

۵- کتاب جنگ های کابل با ارایۀ واقعیت های جنگ ، وانتقاد گزنده از احجاف بنیاد گرایی وجهاد مربوط آن، دفاع از حقوق وارزش های انسانی، ارایۀ ادبیات ریالیستی جنگ، خود را تا سطح یک اثرتاریخی، ادبی مطرح مینماید. با این حال ترجمۀ آن قبل از همه به زبانهای ملی پشتو و زبانهای انگلیسی وغیره به پیمایش پله های معرفت آن در سطح ملی وبین المللی تا سرحد کاندید و نیل به جوایز جهانی مساعدت خواهد کرد.

در فرجامین سطور میخواهم بگویم که اولأ جناب آغای سید نه تنها بجای یک نسل از نظامیان شاهدان حوادث نیم قرن اخیرجنگ های کابل را از یک منظر کارشناسانه، وریالیسم، با نشاندن بربال بلند کلام خود، به تاریخ تحویل داده است، بلکه به ادبیات جنگ در کشورقطب نمای شگرفی بمیدان آورده است.

ثانیأ این کتاب نه فقط مجموعۀ از گذارشات، و واقعات جنگی است، بلکه فراخوانی است به اندیشه وعمل برای همه کسانیکه به قطع جنگ وجهاد ، تقابل با بنیاد گرایی، مبارزه در راه رفاه انسان ،  ترقی وعدالت وعبرت از گذشته می اندیشند.از( زبان حافظ ) برایش مراد می طلبیم .

ای ملک عرش مرادش بده    -     وز خطر چشم بدش دار گوش

  جنوری 2011  

باعرض ادب وحرمت: انجنیرعبدالقادرمسعود

 پانویس ها:

- مقالۀ عبدل اکبر،(گذارشی بی عنوان دربارۀ خالد نویسا) سایت کابل ناتها.

-   مقالۀ کاندیدای اکادیمیسن محمداعظم سیستانی ، نگاهی به کتاب جنگهای کابل منتشر در سایت های انترنیتی پیام وطن، افغان جرمن انلاین.

 

محلات توزیع کتاب: 

آلمان شهر بوخم، کتاب فروشی آیدا:

Tel: 0049(0)2349704804

Email: aidabook@freenet.de

 - شهر کابل: کتاب فروشی های شهر