د موضوعګانو سرپاڼه

نړيوال ښکيلاک او د لرو بر افغان دازادۍ غورځنګ

تاريخ افغانستان از ديد مورخين ايراني

Bahram
03.01.2008

پس از آن‌كه در سده‌ي شانزدهم ميلادي كمپاني هند شرقي انگليس در شبه قاره هند نفوذ كرد و دولت بريتانيا توانست تا ميانه‌ي سده‌ي هجدهم ميلادي بر اين منطقه مسلط شود، در اين فكر بود كه چگونه از نفوذ روسيه تزاري به هندوستان جلوگيري كند. پس از قتل نادرشاه افشار در فتح آباد خبوشان در ۱۷۴۷ ميلادي، احمدخان ابدالي(دراني)، كه از سرداران نادر بود، سرسلسله اميران و پادشاهاني در افغانستان شد كه به نام دراني(ابدالي) شناخته شدند. از ميان آن‌ها تيرهاي به نام باركزاي(فرزند بارك) در هرات، قندهار و كابل حكمران شدند. اين اميران و فرمانروايان چون در برابر حكومت تهران از زمان فتحعلي شاه به بعد ياغي به شمار مي‌آمدند ، براي حفظ حكومت خود به پشتيباني دولت بريتانيا نياز داشتند.

دولت بريتانيا از اين فرصت استفاده كرده ضمن دادن قول پشتيباني از امير دوست محمدخان باركزاي در برابر ايران، در دربار ناصرالدين شاه نفوذ كرده و به كمك ميرزا آقاخان نوري(اعتمادالدوله) صدراعظم ناصر الدين شاه كه وابسته به سياست انگلستان بود، به شاه خاطرنشان ساختند كه به حسام السلطنه سردار ايراني كه هرات را فتح كرده است، فرمان بازگشت به خاك ايران بدهند و گرنه دولت بريتانيا با نيروي دريايي خود در خليج فارس، ساحل جنوبي ايران را اشغال مي‌كند و حتي سلطنت ناصرالدين شاه نيز به مخاطره خواهد افتاد.

ناصرالدين شاه براي حفظ سلطنت خويش سفير خود يعني فرخ خان امين الملك غفاري را به پاريس فرستاد و او پيمان‌نامه‌اي با سفير انگليس در پاريس به نام لرد كولي به تاريخ ۴ مارس ۱۸۵۷، برابر با ۷ رجب ۱۲۷۳ و ۱۳ اسفند ۱۲۳۵ ، امضا كرد كه دولت ايران نيروي نظامي خود را از هرات و همه‌ي خاك افغانستان بيرون مي‌برد، از هر نوع ادعايي نسبت به سلطنت هرات و افغانستان چشم پوشي مي‌كند، پشتيباني بريتانيا را از اميران افغانستان مي‌پذيرد و چنانچه در آينده با دولتي كه در افغانستان روي كار مي‌آيد، اختلاف مرزي پيدا كرد، داوري انگلستان را مي‌بپذيرد. بنابراين، از سال ۱۸۵۷ ميلادي، يعني در دوره اوج قدرت ملكه ويكتوريا، افغانستان از ايران جدا شد و خاندان باركزايي زير نظر انگلستان با عنوان امير افغانستان بر اين كشور حكومت مي‌كردند.

هدف انگلستان در افغانستان ايجاد دولتي‌ دست‌نشانده بود كه مانع پيشروي روسيه از مرزهاي آسياي مركزي به هندوستان شود. انگلستان براي سلطه كامل بر افغانستان تا توانست بين اميران باركزايي اختلاف انداخت و توانست نيروهاي نظامي خود را وارد افغانستان كند. از اين رو، با آن‌كه پس از مرگ دوست محمدخان، امير شيرعلي از خاندان محمدزايي در سال ۱۸۶۵ ميلادي (۱۲۸۲ قمري) در هرات قدرت را به دست گرفت، در همان زمان برادرش محمدافضل در كابل حكومت خود را آغاز كرد و انگليسي‌ها از او در برابر امير شيرعلي پشتيباني كردند. امير شيرعلي به ناچار فرزندش محمد يعقوب خان را با هديه‌هايي به دربار ناصرالدين شاه فرستاد و از او كمك خواست. ولي دربار ايران بر پايه‌ي قرارداد پاريس ۱۸۵۷، از دادن هرگونه كمك به امير شيرعلي پرهيز كرد.

اميران افغان مجبور شدند از اين به بعد خود را تحت الحمايه بريتانيا قرار دهند به ويژه هنگامي كه نيروهاي انگلستان در محرم ۱۲۹۶ / ژانويه ۱۸۷۹ قندهار و جلال آباد را اشغال كردند، امير محمد يعقوب خان براي آن ‌ كه بتواند در كابل فرمانروا باشد ، برپايه‌ي قرارداد گندمك (۲۶ مه ۱۸۷۹ برابر با ۴ جمادي الآخر ۱۲۹۶)، مناطق مهم و راهبردي در شمال افغانستان و منطقه جنوبي (تنگه خيبر) را به انگلستان واگذار كرد و پذيرفت كه در مناسبات خارجي خود منافع انگلستان را در نظر بگيرد و محافظت از منافع و اتباع انگلستان را تضمين كند. با اين پيمان، خاك افغانستان مانند سدي در برابر نفوذ روسيه قرار گرفت و در واقع اين سرزمين به صورت سپر بلاي هندوستان در برابر خطر احتمالي روسيه تزاري درآمد. از زمان قرارداد گندمك تا استقلال افغانستان در ۱۹۱۹ به مدت چهل سال با آنكه گهگاهي اميران افغانستان با انگلستان درگيري داشتند ولي در مجموع اميران باركزايي در كابل پيرو سياست‌هاي انگلستان بودند.

Link: http://www.jazirehdanesh.com/printme.php?item=19.493.686.fa


pattang
03.01.2008

بهرا م جانه ددغه سړي غږ زه پېژنم او هلته يې له څنګ سره د کرزي ښځې ته او نورو
پښتنو ته هم ډېره لوچکه سويه بدې خبرې کړي دي چې هغه دانتر نېت په قانون کې بند دي ، که ته اوستا ستميان وروڼه د افغا نستان نوم ته تغير ورکولی شی ور شۍ تغير ورته ورکړۍ خو نور هر ډول دلا ئل ستاسره کومه مانا نلري او نه ګټه ورکوي٠

[quote:707b55359a="Bahram"]یوتیوب کې  د  افغان په اره:
?p=4370 [/quote:707b55359a]



03.01.2008

ښاغلی بهرام ایا دغه جملې حقبقت لري او ستا فکریې منلای شي؟؟؟
١:
[quote:fcf53e82a6]پس از آن‌كه در سده‌ي شانزدهم ميلادي كمپاني هند شرقي انگليس در شبه قاره هند نفوذ كرد و دولت بريتانيا توانست تا ميانه‌ي سده‌ي هجدهم ميلادي بر اين منطقه مسلط شود، در اين فكر بود كه چگونه از نفوذ روسيه تزاري به هندوستان جلوگيري كند. پس از قتل نادرشاه افشار در فتح آباد خبوشان در ۱۷۴۷ ميلادي، احمدخان ابدالي(دراني)، كه از سرداران نادر بود، سرسلسله اميران و پادشاهاني در افغانستان شد كه به نام دراني(ابدالي) شناخته شدند.[/quote:fcf53e82a6]

٢

[quote:fcf53e82a6]ناصرالدين شاه براي حفظ سلطنت خويش سفير خود يعني فرخ خان امين الملك غفاري را به پاريس فرستاد و او پيمان‌نامه‌اي با سفير انگليس در پاريس به نام لرد كولي به تاريخ ۴ مارس ۱۸۵۷، برابر با ۷ رجب ۱۲۷۳ و ۱۳ اسفند ۱۲۳۵ ، امضا كرد كه دولت ايران نيروي نظامي خود را از هرات و همه‌ي خاك افغانستان بيرون مي‌برد، از هر نوع ادعايي نسبت به سلطنت هرات و افغانستان چشم پوشي مي‌كند..... بنابراين، از سال ۱۸۵۷ ميلادي، يعني در دوره اوج قدرت ملكه ويكتوريا، افغانستان از ايران جدا شد . [/quote:fcf53e82a6]


Bahram
04.01.2008

[quote:44dbc50353="پتوال"]ښاغلی بهرام ایا دغه جملې حقبقت لري او ستا فکریې منلای شي؟؟؟
١:
[quote:44dbc50353]پس از آن‌كه در سده‌ي شانزدهم ميلادي كمپاني هند شرقي انگليس در شبه قاره هند نفوذ كرد و دولت بريتانيا توانست تا ميانه‌ي سده‌ي هجدهم ميلادي بر اين منطقه مسلط شود، در اين فكر بود كه چگونه از نفوذ روسيه تزاري به هندوستان جلوگيري كند. پس از قتل نادرشاه افشار در فتح آباد خبوشان در ۱۷۴۷ ميلادي، احمدخان ابدالي(دراني)، كه از سرداران نادر بود، سرسلسله اميران و پادشاهاني در افغانستان شد كه به نام دراني(ابدالي) شناخته شدند.[/quote:44dbc50353]

٢

[quote:44dbc50353]ناصرالدين شاه براي حفظ سلطنت خويش سفير خود يعني فرخ خان امين الملك غفاري را به پاريس فرستاد و او پيمان‌نامه‌اي با سفير انگليس در پاريس به نام لرد كولي به تاريخ ۴ مارس ۱۸۵۷، برابر با ۷ رجب ۱۲۷۳ و ۱۳ اسفند ۱۲۳۵ ، امضا كرد كه دولت ايران نيروي نظامي خود را از هرات و همه‌ي خاك افغانستان بيرون مي‌برد، از هر نوع ادعايي نسبت به سلطنت هرات و افغانستان چشم پوشي مي‌كند..... بنابراين، از سال ۱۸۵۷ ميلادي، يعني در دوره اوج قدرت ملكه ويكتوريا، افغانستان از ايران جدا شد . [/quote:44dbc50353][/quote:44dbc50353]
پتوال جان
من به اين نوشته صد در صد باور ندارم اما فكر هم نمي كنم كه صد در صد دروغ باشد. شايد در بعضي نقاط مبالغه شده باشد ولي همه سر تا پا دروغ بوده نمي تواند. اين به همه معلوم است كه امپراتوري انگليس از قرن شانزدهم به بعد در قارهء هند فعال بود و قدم به قدم آن سرزمين را اشغال مي كرد. در آنزمان يگانه قدرت ديگري كه مي توانست مشكلي به منافع انگليس ايجاد كند همانا فارس قديم و ايران كنوني بود. بنآ اين دور از امكان نيست كه قدرت هاي بزرگ براي تضعيف امپراتوري فارس و با تشويق و حمايت از فرمانروايان محلي مانند احمد خان ابدالي سعي در تجزيه قلمرو ايران قديم كرده باشند . اگر كمي دقيقتر بنگري حتي امروز هم عين سياست در منطقه ادامه دارد و قدرت هاي بزرگ به اشكال مختلف مي خواهند ايران و هر آنچه را كه به ايران ارتباط مي گيرد ضعيف كنند.

در همي رابطه در يك سايت چنين خواندم:
One of the Safavid generals, Nadir Kuli, was able to provide the leadership that the last Safavid Shahs had lacked. In 1729 he led an army that by 1735 delivered central Persia from the invaders and in that year he proclaimed himself Shah. After careful preparation he next conducted a great campaign in the east. From 1737 to 1740 he marched to Kandahar, Delhi, and Bukhara, crushing the Ghilzais and dealing the Mogul and Uzbeg empires crippling blows from which they never recovered. The assassination of Nadir in 1747 however, was the signal for renewed anarchy. 4

The destruction of Safavid Persia allowed tribal forces there to gain control and in the process a lasting division of Persia was created. While Nadir's heirs clung precariously to Mashad, the Zand and Kajar tribes battled for control of the western provinces and the Durrani tribe gained possession of the east. The land was devastated. Khorasan especially became a battlefield; there were invasions from both east and west as well as Uzbeg raids from the north. Within forty years following 1719, Herat changed hands five times
and was under siege for a total of 24 months
http://www.jsenterprises.com/john/thesis/chapter1.htm

اين صفحه ها را نيز بخوان مطالب زيادي در رابطه به تاريخ آن روز ها نوشته است:
http://en.wikipedia.org/wiki/British_East_India_Company
http://en.wikipedia.org/wiki/Company_rule_in_India
http://www.jsenterprises.com/john/thesis/chapter1.htm


wazirafghan
04.01.2008

[quote:bb8db49615="Bahram"][quote:bb8db49615="پتوال"]ښاغلی بهرام ایا دغه جملې حقبقت لري او ستا فکریې منلای شي؟؟؟
١:
[quote:bb8db49615]پس از آن‌كه در سده‌ي شانزدهم ميلادي كمپاني هند شرقي انگليس در شبه قاره هند نفوذ كرد و دولت بريتانيا توانست تا ميانه‌ي سده‌ي هجدهم ميلادي بر اين منطقه مسلط شود، در اين فكر بود كه چگونه از نفوذ روسيه تزاري به هندوستان جلوگيري كند. پس از قتل نادرشاه افشار در فتح آباد خبوشان در ۱۷۴۷ ميلادي، احمدخان ابدالي(دراني)، كه از سرداران نادر بود، سرسلسله اميران و پادشاهاني در افغانستان شد كه به نام دراني(ابدالي) شناخته شدند.[/quote:bb8db49615]

٢

[quote:bb8db49615]ناصرالدين شاه براي حفظ سلطنت خويش سفير خود يعني فرخ خان امين الملك غفاري را به پاريس فرستاد و او پيمان‌نامه‌اي با سفير انگليس در پاريس به نام لرد كولي به تاريخ ۴ مارس ۱۸۵۷، برابر با ۷ رجب ۱۲۷۳ و ۱۳ اسفند ۱۲۳۵ ، امضا كرد كه دولت ايران نيروي نظامي خود را از هرات و همه‌ي خاك افغانستان بيرون مي‌برد، از هر نوع ادعايي نسبت به سلطنت هرات و افغانستان چشم پوشي مي‌كند..... بنابراين، از سال ۱۸۵۷ ميلادي، يعني در دوره اوج قدرت ملكه ويكتوريا، افغانستان از ايران جدا شد . [/quote:bb8db49615][/quote:bb8db49615]
پتوال جان
من به اين نوشته صد در صد باور ندارم اما فكر هم نمي كنم كه صد در صد دروغ باشد. شايد در بعضي نقاط مبالغه شده باشد ولي همه سر تا پا دروغ بوده نمي تواند. اين به همه معلوم است كه امپراتوري انگليس از قرن شانزدهم به بعد در قارهء هند فعال بود و قدم به قدم آن سرزمين را اشغال مي كرد. در آنزمان يگانه قدرت ديگري كه مي توانست مشكلي به منافع انگليس ايجاد كند همانا فارس قديم و ايران كنوني بود. بنآ اين دور از امكان نيست كه قدرت هاي بزرگ براي تضعيف امپراتوري فارس و با تشويق و حمايت از فرمانروايان محلي مانند احمد خان ابدالي سعي در تجزيه قلمرو ايران قديم كرده باشند . اگر كمي دقيقتر بنگري حتي امروز هم عين سياست در منطقه ادامه دارد و قدرت هاي بزرگ به اشكال مختلف مي خواهند ايران و هر آنچه را كه به ايران ارتباط مي گيرد ضعيف كنند.

http://www.jsenterprises.com/john/thesis/chapter1.htm[/quote:bb8db49615]

ما خو درته له مخكي ويلي وو, چې ته دخراسان لپاره هم مخلص نه يي،
بلکه ته یو ایرانې ایجنټ، ایرانې جاسوس، دسپاه پاسدارانو لاسپوڅې،
دخمیني ځوي يي.
ځکه که ته رښتیا دخراسان غوښتونکې وي، نو ستا دتاریخي خراسان لويه برخه خو ایران کې پرته ده، دایران شرق، شمال شرق، مرکزي نقطي، غرب، ټول په تاریخي خراسان کې راځي،
خو څنګه چې ته اوس دایران دسیاسي منافعو لپاره بې پرتوګه درواغ وايي،
نو معلوم شوې، چې دخمیني بچې يي.
داحمدي نژاد مردار خور ځوي يي.
خو ستا غوندې په سلهاووو نور مردار هم پیدا شي،
نو هیڅکله نشي کولاي چې دافغانستان دصفا او ښکلې دریاب اوبه مرداري کړي،
تاسو دایران جاسوسانو هغه وخت غږونه پورته کړل
کله چې سیمي ته امریکا راغله، تر هر چا لومړۍ او زیات تاسی په اسیا دامریکا له وجود څخه ګټه پورته کړه.
دامریکا او ایران خبرې خو ټولې هسی ډرامي دي، چې هیڅ حقیقت نه لري، ایران په منطقه کې دامریکا له راتګ څخه لومړنۍ مستفید دي.
او دامریکي داستخباراتي شبکې وروستنۍ راپور ځما دخبرو تأیید کوي.
دامریکا په راتګ ایران خپل نفوذ له افغانستان څخه تر مصر پورې ورساوه،
نو اوس ایران دامریکې دوست دې او که دښمن.

خو خیر،
تاسو داوبه ځګ یاست، ډیر ژر به له مینځه لاړ شۍ.
او بیا به درته که خیر وي، دخمیني ملعون لاس هم نه درسییږي.

[color=white:bb8db49615][/color:bb8db49615]



04.01.2008

بهرام خانه !
تاریخ تاریخ دی او فرضیات نه دي چې حدثونوته یې وسپارو او[color=yellow:05d2d6222d]((ً امکان دارد و نداردً ))[/color:05d2d6222d] ترې جوړ کړو !
۱ ـ دومره خوبه تا هم د خپل وطن تاریخ لوستی وي چې احمد شاه با با د پاني پت جګړه کې هندوانو ته ماتې ورکړه، نو که احمد خان د ایرانیانو په قول انګلیسانو رامنځته کړی وای، نو بیا احمد شاه ابدالي پر انګلیسي هند څنګه برید کاوه او هلته یې د مسلمانانو حاکمیت ژغوره ؟

۲ ـ په دغه جګړه کې ولې یو انګلیس نه مردار شو ، نه چا ولید او نه یې یې مقاومت وکړ؟ که چیرې هغه وخت انګلیسانو پر هند ولکه درلودای ولې یې ترې دفاع ونکړه ، ایا غوښتل یې هند احمد شاه با با ته پریږدي ؟
۳ ـ احمد شاه خو لا څه کوې چې دهغه لمسی شاه زمان خان هم له اباسین څخه تیر شو او د هندوانو بغاوتونه یې وځپل، هغه وخت ولې د انګلیسانو کوم مقاومت ونه لیدل شو؟ .
هو انګلیسانو د مخه په تجارت پیل کړی وؤ خو ولکه او تسلط یې پر هند د پښتنو له تسلط څخه وروسته پیدا کړ ! او پښتانه په هند کې یواځني خلکوو چې تر پایه یې د انګسانو پرضد مقاوت وکړ .
هغه وخت د ایرانیانو تاریخ یو وتلی تیز و چې اوس یې د ایراني تاريخلیکنې په پلتۍ وهلو سره پټوي خو د تیز بوی او غږ وروسته بیا په پلتۍ وهلو نه پټیږي !

۴ ـ داستا خراسان خو اوس یو ترنګړ دی ، یوه ټوټه یې د امو شمال ته د تاجک ـ ،ازبک ـ او ترکمن ـ ستان سره درې ټوتې پرته ده بله یې د ایران لیوانو خوړلې ده، دریمه یې افغانستان او څلورمه یې د لوی افغانستان ختیزه برخه پښتونستان د پاکستان سره پاتې ده ، ایا غواړې د افغان خراساني یا خراساني افغان په توګه
ددې ټولوګاونډیو پر ضد وجنګیږي او خراسان ترې آزاد کړې ؟
که دا غواړې نو راځه له ایران او پاکستان څخه به یې پیل کړو، د ایرا ن سره دې جګړه پیل کړه او له پاکستان نه خو مونږ له پخوا راهیسې د پښتونستان مطالبه لرو !
خو که نه له ایران څخه خراسان غواړې او نه له تاجکستان ازبکستان او ترکمستان څخه ، نو بیا د سدوزي صیب خبره درباندې صدق کوي چې ته د هغوی نمایندګي کوې او افغانستان د خراسان په نامه اړول او نعوذ بالله ایران ته یې سپارل غواړې .
۵ ـ دا چې تاجکستان، ازبکستان او ترکمنستان ټول د خراسان برخې دي ، نو هغوی ولې پری دخراسان نوم نه ږدي؟ او ته ولې له هغوی څخه دا غوښتنه نه کوې چې خپأ هیوادونه خراسان وبولي؟
آیا د خراسان نوم ددې پنځه واړو هیوادونو ترمنخ د جګړې اعلام نه دی؟ مونږ به له هغوی نه او هغوی به له مونږ نه د خراسان برخې نه غواړي ؟؟؟
وروره خراسان خو څه کوې چې د اریانا نوم به هم ونه منم، ځکه هغه هم د ټولو هیوادونو د شراکت لانجه رامنځته کوي .
که تاته د افغان ویاړلی نوم بد ښکاري، نو تا له پاره به [color=blue:05d2d6222d]اتلستان[/color:05d2d6222d] پرې نوم کیږدو چې د اتلانو کور دی او د ټولو قومونو د ملي اتلولۍ تاریخ انځورولی شي !


Bahram
05.01.2008

بسيار خنداور است كه شما دو نفر مرا جاسوس ايران و پسر خميني و احمدي نژاد خوانده ايد. من تاجك ام ولي بايد بدانيد كه تاجك ها و ايراني ها به جز از داشتن مذاهب مختلف سني و شيعه ديگر هيچ نوع فرق و تفاوتي از هم ندارند. بنآ يك تاجك از نگاه تاريخي و فرهنگي همان يك ايراني است. جدا از اين بقيه اقوام مانند پشتون، بلوچ، ازبك، هزاره و غيره همه با هم مشتركات زياد داريم.

پتوال،
تاريخ نگاران همه حقيقت نويس نمي توانند باشند. درست است كه تاريخ بايد درست و دقيق نوشته شود ولي اين دقت در حد 100٪ نيست چون تاريخ نگاران هم فرق مي كنند. يك تعداد واقعآ كوشش مي كنند حقايق را به هر شكلي كه است دريابند و نوشته هايشان را بر اساس اسناد بدست داشته درست كنند. ولي با اين هم اشتباهات صورت مي گيرد. سو تفاهمات و تفسير هاي مختلف از يك رويداد صورت گرفته و ميگيرد. تاريخ حقيقت كل نيست ولي نزديك به حقيقت است. من نگفتم در زمان احمد شاه ابدالي انگليس ها هند را در اشغال دشتند. انگلستان حضور نظامي در منطقه نداشت ولي حضور سياسي و اطلاعاتي داشت. مثلآ امروز در بسياري نقاط دنيا نيرو هاي امريكايي با وسايط نظامي شان موجود نيستند ولي امريكا از حال و احوال منطقه باخبر است و توانايي آنرا دارد تا وضع آنجا را به طور دوامدار زير نظر داشته باشد و تحولات سياسي آنجا را به اشكال مختلف تحت تاثير قرار دهد يا حتي دگرگون كند.

خراسان سرزمين بزرگي بوده و در اين جاي شكي نيست ولي خراسان ناميدن افغانستان به اين معني نيست كه ما حتمآ همان سرحدات گذشته را مي خواهيم. ما همين افغانستان كنوني را خراسان مي سازيم و هيچ دعوايي با هيچ طرفي نداريم. خراسان ناميدن كشور مشكل داخلي است نه خارجي. هدف اين نيست كه ما كدام امپراتوري بسازيم. هدف اينست كه ما كلمهء ديگري را جانشين نام قومي كشور كنيم تا ديگر فلام شخص نگويد كه (دا زمونژ خاوره ده. دا د افغانانو خاوره ده...). هدف اين است كه مالكيت اين خاك قانونآ و رسمآ به همه تعلق گيرد چون اين خاك نه از احمد شاه بابا است نه از ملا عمر. اين خاك از همه است و براي اين كه همه خود را در آن دريابند، وحدت ملي ايجاد شود و ملت متحد شود بايد همچو تغيرات بيايد. آناني كه مخالف اند خواهان برتري جويي پشتون ها اند. ديگر هيچ دليل براي مخالفت وجود ندارد.

اتلستان هم نام خوبي است ولي تنها براي پشتون ها و مناطق پشتون نشين.



05.01.2008

ښاغلی بهرام !
ستا خبرې له ایرانیانو هم مکارې دي . کله چې ته اعتراف ته مجبور شې نو وایې .
من به ادعای تاریخنویسان ایران صد در صد باور نه دارم ، له دې صد در صد نه دی مطلب صرف یو فیصد ( ۱٪ ) بی باوري وي ، نوریې داسې منې لکه ۹۹٪ چې حقیقت وي، او هغه یوفیصد یې هم عمدي تحریف نه بلکې د ایرانیانو اشتباه بولې حال داچې پهه هغې کې ښايي حقیقت له یو دوه فیصدو څخه زیات نه وي !
که داسې نه وای ددې چټیاتو را انتقالول ټول افغان ته د یو افغان له پاره څه معنی لري ؟ وګوره په دې ادعا کې د ایرانیانو سل په سلو کې تحریف او جعل هدف دی :
[color=white:a8ffd2adb2](( پس از آن‌كه ... دولت بريتانيا توانست تا ميانه‌ي سده‌ي هجدهم ميلادي بر اين منطقه (هند) مسلط شود، در اين فكر بود كه چگونه از نفوذ روسيه تزاري به هندوستان جلوگيري كند. پس از قتل نادرشاه افشار در فتح آباد خبوشان در ۱۷۴۷ ميلادي، احمدخان ابدالي(دراني)، كه از سرداران نادر بود، سرسلسله اميران و پادشاهاني در افغانستان شد كه به نام دراني(ابدالي) شناخته شدند.)) [/color:a8ffd2adb2]
ایا ایرانیان غواړي .
۱ـ د نادر افشار قتل هم په انګلیسانو ورواړوي ؟
۲ـ د احمد شاه پادشاه کیدل هم د انګلستان دسیسه وبولي ؟ نو بیا به
۳ـ نتیجتا ً د احمدشاه بابابا برید پر هند او بریالیتوب یې هم د انګلیسانو پلان
او سازش بولي (!!!).
۴ـ نو د پانی پټ د جګړې په بري سره په هند کې د مسلمانانو حاکمیت به هم مسلمانانو ته د انګلیسانو ډالۍ بولي چې دا یو هم نه حقیقت دی او نه امکان لري !
ایا دا ټول صرف اشتباهات دي چې ستاسې نازولي ایراني تاریخلیکونکي یې د افغانستان په اړه کوي که خصمانه جعل او تحریفات ؟؟؟
اوبیا د ۱۷۴۷ تر ۱۸۵۷ پورې لس کاله دپاسه سل کاله د افغانستان خاوره هم د ایران جز بلل هم اشتباه ده که د ایرانیانو اوستا په څیر یو څو تنو خراسان پرستو ایرانپلوو ستمیانو هیله او آرزو چې یوایرانیان هرات د موقتي اشغال په پلمه داسې ناروا لیکي :
(( [color=yellow:a8ffd2adb2]پیمانې ...به تاريخ ۴ مارس ۱۸۵۷، برابر با ۷ رجب ۱۲۷۳ و ۱۳ اسفند ۱۲۳۵ ، امضا كرد ...كه دولت ايران نيروي نظامي خود را از ... همه‌ي خاك افغانستان بيرون مي‌برد، از هر نوع ادعايي نسبت به سلطنت ....افغانستان چشم پوشي مي‌كند..... [color=red]بنابراين، از سال ۱۸۵۷ ميلادي[/color:a8ffd2adb2]، يعني در دوره اوج قدرت ملكه ويكتوريا،[color=white:a8ffd2adb2] افغانستان از ايران جدا شد [/color:a8ffd2adb2]. [/color])) .



05.01.2008

ښاغلی بهرام !
ستا خبرې له ایرانیانو هم مکارې دي . کله چې ته اعتراف ته مجبور شې نو وایې .
من به ادعای تاریخنویسان ایران صد در صد باور نه دارم ، له دې صد در صد نه دی مطلب صرف یو فیصد ( ۱٪ ) بی باوري وي ، نوریې داسې منې لکه ۹۹٪ چې حقیقت وي، او هغه یوفیصد یې هم عمدي تحریف نه بلکې د ایرانیانو اشتباه بولې حال داچې پهه هغې کې ښايي حقیقت له یو دوه فیصدو څخه زیات نه وي !
که داسې نه وای ددې چټیاتو را انتقالول ټول افغان ته د یو افغان له پاره څه معنی لري ؟ وګوره په دې ادعا کې د ایرانیانو سل په سلو کې تحریف او جعل هدف دی :
[color=white:6320800b03](( پس از آن‌كه ... دولت بريتانيا توانست تا ميانه‌ي سده‌ي هجدهم ميلادي بر اين منطقه (هند) مسلط شود، در اين فكر بود كه چگونه از نفوذ روسيه تزاري به هندوستان جلوگيري كند. پس از قتل نادرشاه افشار در فتح آباد خبوشان در ۱۷۴۷ ميلادي، احمدخان ابدالي(دراني)، كه از سرداران نادر بود، سرسلسله اميران و پادشاهاني در افغانستان شد كه به نام دراني(ابدالي) شناخته شدند.)) [/color:6320800b03]
ایا ایرانیان غواړي .
۱ـ د نادر افشار قتل هم په انګلیسانو ورواړوي ؟
۲ـ د احمد شاه پادشاه کیدل هم د انګلستان دسیسه وبولي ؟ نو بیا به
۳ـ نتیجتا ً د احمدشاه بابابا برید پر هند او بریالیتوب یې هم د انګلیسانو پلان
او سازش بولي (!!!).
۴ـ نو د پانی پټ د جګړې په بري سره په هند کې د مسلمانانو حاکمیت به هم مسلمانانو ته د انګلیسانو ډالۍ بولي چې دا یو هم نه حقیقت دی او نه امکان لري !
ایا دا ټول صرف اشتباهات دي چې ستاسې نازولي ایراني تاریخلیکونکي یې د افغانستان په اړه کوي که خصمانه جعل او تحریفات ؟؟؟
اوبیا د ۱۷۴۷ تر ۱۸۵۷ پورې لس کاله دپاسه سل کاله د افغانستان خاوره د ایران جز بلل هم اشتباه ده که د ایرانیانو اوستا په څیر یو څو تنو خراسان پرستو ایرانپلوو ستمیانو هیله او آرزو چې ایرانیان د یو هرات د موقتي اشغال په پلمه په ټول افغانستان د ادعا داسې ناروا لیکي :
(( [color=yellow:6320800b03]پیمانې ...به تاريخ ۴ مارس ۱۸۵۷، برابر با ۷ رجب ۱۲۷۳ و ۱۳ اسفند ۱۲۳۵ ، امضا كرد ...كه دولت ايران نيروي نظامي خود را از ... همه‌ي خاك افغانستان بيرون مي‌برد، از هر نوع ادعايي نسبت به سلطنت ....افغانستان چشم پوشي مي‌كند..... [color=red]بنابراين، از سال ۱۸۵۷ ميلادي[/color:6320800b03]، يعني در دوره اوج قدرت ملكه ويكتوريا،[color=white:6320800b03] افغانستان از ايران جدا شد [/color:6320800b03]. [/color])) .

په پای کې :
که ته غواړی او که نه ایران او ګاونډي هیوادونه چې د خراسان یوه یوه برخه یې اوس هم په لاس کې ده غواړي چې ټول خراسان بیا پّدغه نامه لاندې کړي ، ایا دی ته لمن وهل که ستا دنده وي او که نه د ا یو ایرانی جاسوسان کار حتما ً دی .

که اتلستان یواځې د پښتنو له پاره د منلو وي نو خراسان ولې د یو څو تنو ایران پلوو نه پرته د بل چا له پاره د منلو وړ شي ؟؟؟؟
ایا غواړې چې د خراسان معنی یعنې : [color=yellow:6320800b03]ختیځخوا[/color:6320800b03] پرې نوم کیږدو؟


Bahram
05.01.2008

د ایران له نظره د افغانستان تاریخ لیکل په ټوله کې او بیلګړې توګه دغه برخه لا زیاته زمونږ د ملي ګټو په خلاف او دایران ګټو ته بیله شوې او له همدې کبله حذف شوه .
وطنمل


Bahram
05.01.2008

پتوال
از نوشته هايم برداشت نادرست كرده اي. كوشش مكن كه بيشتر از آنچه كه نوشته است تفسير كني. قتل نادر افشار دسيسهء احمد شاه ابدالي بود. پادشاهي وي نيز كار خودش بود. حمله احمد شاه به هند نيز چيزي نبود كه انسان به آن ببالد. چور و چپاول، شكستن مجسمه ها (مثل مجسمه هاي بودا در باميان)، غارت پول و ثروت مردم به نام اسلام.


pattang
05.01.2008

بهرام جانه !
زه دې داسې خلقو په پېژندلو کې لکه دا ته او نور دې خاص تخصص
لرم، ته اونور دې دپښتنو او افغانستان ان له مخه زاړه او پاخه دوښمنان وۍ ،
خو موقع درته برابره نوه ٠ اوس چې موقع درته برابره شوه خپل مخونه موپه ظاهره
ښکاره کړل٠ دا نور ملګري خوشې وخت درسره ضايع کوي ٠

[quote:07be4767b9="Bahram"]پتوال
از نوشته هايم برداشت نادرست كرده اي. كوشش مكن كه بيشتر از آنچه كه نوشته است تفسير كني. قتل نادر افشار دسيسهء احمد شاه ابدالي بود. پادشاهي وي نيز كار خودش بود. حمله احمد شاه به هند نيز چيزي نبود كه انسان به آن ببالد. چور و چپاول، شكستن مجسمه ها (مثل مجسمه هاي بودا در باميان)، غارت پول و ثروت مردم به نام اسلام.[/quote:07be4767b9]


monir
05.01.2008

د بحث ګډونوالو دوستانو سلام

[quote:b2bdaa07f2]از نوشته هايم برداشت نادرست كرده اي. كوشش مكن كه بيشتر از آنچه كه نوشته است تفسير كني.[/quote:b2bdaa07f2]
بهرام خانه وروره تاسو پخپله لیکلي وو:
[quote:b2bdaa07f2]
در آنزمان يگانه قدرت ديگري كه مي توانست مشكلي به منافع انگليس ايجاد كند همانا فارس قديم و ايران كنوني بود. بنآ اين دور از امكان نيست كه قدرت هاي بزرگ براي تضعيف امپراتوري فارس و با تشويق و حمايت از فرمانروايان محلي مانند احمد خان ابدالي سعي در تجزيه قلمرو ايران قديم كرده باشند . اگر كمي دقيقتر بنگري حتي امروز هم عين سياست در منطقه ادامه دارد و قدرت هاي بزرگ به اشكال مختلف مي خواهند ايران و هر آنچه را كه به ايران ارتباط مي گيرد ضعيف كنند. [/quote:b2bdaa07f2]
[quote:b2bdaa07f2]حمله احمد شاه به هند نيز چيزي نبود كه انسان به آن ببالد. چور و چپاول، شكستن مجسمه ها (مثل مجسمه هاي بودا در باميان)، غارت پول و ثروت مردم به نام اسلام.[/quote:b2bdaa07f2]
برادر بهرام خفه نشويد، مثل قرچه از یک شاخ به شاخ دیګر میپرید!

والسلام


Bahram
05.01.2008

khaishkai
راست نگفته ام؟ اگر كدام اعتراض داري مي تواني دليل بياري.


momtaz
06.01.2008

Bahramجانه تر فشار لاندې یې ! د یوه جهادی ورور کیسه واوره چې ساعت دې یو لږ تېر شي:

http://www.deadeternity.de/filehosting/Jehad_kadem_1.mp3

http://www.deadeternity.de/filehosting/Jehad_kadem_2.mp3

http://www.deadeternity.de/filehosting/Jehad_kadem_3.mp3


pattang
06.01.2008

دجهاد بلا دې په داسې وحشيانووګرزي داحمد شاه مسعودغلوته دجهادي نوم ورکول په خپله يوخيانت دی٠

[quote:4de2496776="momtaz"]Bahramجانه تر فشار لاندې یې ! د یوه جهادی ورور کیسه واوره چې ساعت دې یو لږ تېر شي:

http://www.deadeternity.de/filehosting/Jehad_kadem_1.mp3

http://www.deadeternity.de/filehosting/Jehad_kadem_2.mp3

http://www.deadeternity.de/filehosting/Jehad_kadem_3.mp3[/quote:4de2496776]


momtaz
06.01.2008

[quote:f775083982]دجهاد بلا دې په داسې وحشيانووګرزي داحمد شاه مسعودغلوته دجهادي نوم ورکول په خپله يو[color=blue:f775083982]خيانت[/color:f775083982] دی٠ [/quote:f775083982]
د ټولو عقله او د آزادخیال خبره ( د وادو مسخره)، ته معاف یې ولیکه هر څه چې لیکې !!! که کسته واورې بیا د مجاهد په رمز پوهېږې!


pattang
06.01.2008

lol!
[quote:ea130cdda7="momtaz"][quote:ea130cdda7]دجهاد بلا دې په داسې وحشيانووګرزي داحمد شاه مسعودغلوته دجهادي نوم ورکول په خپله يو[color=blue:ea130cdda7]خيانت[/color:ea130cdda7] دی٠ [/quote:ea130cdda7]
د ټولو عقله او د آزادخیال خبره ( د وادو مسخره)، ته معاف یې ولیکه هر څه چې لیکې !!! که کسته واورې بیا د مجاهد په رمز پوهېږې![/quote:ea130cdda7]



06.01.2008

بهرام !
بحثٍ په دې نه دی چې احمد شاه ښه وکړل که نه چې پر هند یې برید وکړ، بلکې ستا ادعا داوه چې :
[quote:6facf92c27]در آنزمان يگانه قدرت ديگري كه مي توانست مشكلي به منافع انگليس ايجاد كند همانا فارس قديم و ايران كنوني بود. بنآ اين دور از امكان نيست كه قدرت هاي بزرگ براي تضعيف امپراتوري فارس و با تشويق و حمايت از فرمانروايان محلي مانند احمد خان ابدالي سعي در تجزيه قلمرو ايران قديم كرده باشند .[/quote:6facf92c27]
پوښتنه داده چې احمد شاه د انګلیس په حمایه (هم نادر وواژه او هم ) قدرت ته ورسید نو بیا یې څنګه د همغو انګلیسانو دسیاسي تسلط په ساحه هند باندې یرغل وروړ اوپه هغه کې یېلا بیا د مسلمانانو قدرت فعال کړ ؟ ایا دا هم د انګلیسانو حمایه او دسیسه ګڼې ؟ او که د اګلیسانو په ضد داحمد شاه بابا بغاوت ورته وایې ؟؟؟ خو ته دایو هم ورته نشې ویلای او صرف د خپلې ایراني لومې به بیمنطًقۍ کې نښتی یې .

۲ ـ اوس به راشو د احمد شاه ښو اوبدو ته چې برید یې ولې وکړ ؟
له نوموړي څخه په کراتو مراتو د هند مسلمانانو مرسته وغوښته چې د هندوانو په تیره بیا د سکانو له ظلمونو څخه نجات ورکړي او دمسلمانانو قدرت په هند کې وژغوري ! او په دغه هدف بریالی شو او مسلمانان اوږده موده نور هم پر قدرت پاتې شول . که انګلیس هغه وخت پر هند سیاسي تسلط لرلای ایا دغې کارنامې امکان لرلای او پر هند آن د احمد شاه لمسي شاه زمان هم بریدونه کولای شول ؟
د ایران چټیات او فساد پیشه تبلیغات په ټول افغان کې ځای نه لري، خو تا د خراسان په نامه ایراني تبلیغاتو ته ملا تړلې ده، نوستا په اړه د ښاغلي پتنګ
قضاوت سم دی چې نور بابد پخپله کومې ایرانپلوې ویبباڼې ته کوچکشي وکړې
مخکې له دې چې وطنمل صاحب دې له ټول افغان څخه کډه در وتړي !


Bahram
07.01.2008

[quote:d0292ae3b8="پتوال"]بهرام !
بحثٍ په دې نه دی چې احمد شاه ښه وکړل که نه چې پر هند یې برید وکړ، بلکې ستا ادعا داوه چې :
[quote:d0292ae3b8]در آنزمان يگانه قدرت ديگري كه مي توانست مشكلي به منافع انگليس ايجاد كند همانا فارس قديم و ايران كنوني بود. بنآ اين دور از امكان نيست كه قدرت هاي بزرگ براي تضعيف امپراتوري فارس و با تشويق و حمايت از فرمانروايان محلي مانند احمد خان ابدالي سعي در تجزيه قلمرو ايران قديم كرده باشند .[/quote:d0292ae3b8]
پوښتنه داده چې احمد شاه د انګلیس په حمایه (هم نادر وواژه او هم ) قدرت ته ورسید نو بیا یې څنګه د همغو انګلیسانو دسیاسي تسلط په ساحه هند باندې یرغل وروړ اوپه هغه کې یېلا بیا د مسلمانانو قدرت فعال کړ ؟ ایا دا هم د انګلیسانو حمایه او دسیسه ګڼې ؟ او که د اګلیسانو په ضد داحمد شاه بابا بغاوت ورته وایې ؟؟؟ خو ته دایو هم ورته نشې ویلای او صرف د خپلې ایراني لومې به بیمنطًقۍ کې نښتی یې .

۲ ـ اوس به راشو د احمد شاه ښو اوبدو ته چې برید یې ولې وکړ ؟
له نوموړي څخه په کراتو مراتو د هند مسلمانانو مرسته وغوښته چې د هندوانو په تیره بیا د سکانو له ظلمونو څخه نجات ورکړي او دمسلمانانو قدرت په هند کې وژغوري ! او په دغه هدف بریالی شو او مسلمانان اوږده موده نور هم پر قدرت پاتې شول . که انګلیس هغه وخت پر هند سیاسي تسلط لرلای ایا دغې کارنامې امکان لرلای او پر هند آن د احمد شاه لمسي شاه زمان هم بریدونه کولای شول ؟
د ایران چټیات او فساد پیشه تبلیغات په ټول افغان کې ځای نه لري، خو تا د خراسان په نامه ایراني تبلیغاتو ته ملا تړلې ده، نوستا په اړه د ښاغلي پتنګ
قضاوت سم دی چې نور بابد پخپله کومې ایرانپلوې ویبباڼې ته کوچکشي وکړې
مخکې له دې چې وطنمل صاحب دې له ټول افغان څخه کډه در وتړي ![/quote:d0292ae3b8]
ببين نه خودت انزمان بودي و نه من. ما هر دو در يك زمان ديگر زندگي مي كنيم. بنآ هم براي من مشكل است تا حقيقت را بدانم و هم براي خود مشكل است تا از حقايق پشت پرده باخبر شوي. يگانه چيزي كه در اين ضمينه ما را كمك ميكند رجوع به تاريخ است و حقيقت تاريخي را زماني مي توان دريافت كه چندين مرجع را مطالعه كرد. مثلآ تاريخ ايران روايت ديگري از وقايع آنزمان دارد كه در كتاب هاي تاريخ افغانستان من نديده ام. ايرانيان آشكارا از دخالت انگليس در پشت پرده صحبت مي كند و بغاوت هاي افغان ها را دسيسيهء انگليسي مي داند. حتي دقيق از افراد و تاريخ آن نام مي برد. مثلآ از حمايت انگليس ها از افغان ها در جنگ هاي هرات يادآوري مي كند. از تهديد قواي بحري انگليس در مقابل حمله ايران به هرات مي گويد و غيره و غيره.... آيا مي شود اين همه را دروغ خواند؟

من نمي گويم كه احمد خان ابدالي به كمك يا به هدايت انگليس پادشاه شد و به هند حمله كرد. آنچه من ميخواهم بگويم اينست كه انگليس از نابساماني هاي انزمان به نفع خود استفاده كرده و قدرت هاي منطقوي مانند هند و فارس را با بكار بردن دسيسه هاي مختلف و پيچيده كه درك ان براي من و تو ناممكن است، تجزيه كرده و قطعات خورد و كوچك تقسيم كرد. اينكه آيا انگليس چطور موفق به اين كار شد، چيزيست كه تنها خود شان مي دانند و بس. حتي شايد خود احمد شاه بابا هم نمي دانست كه چه اتفاقي مي افتد و چرا. اما نمي توان نقش مداخلات خارجي را ناديده گرفت وتغيرات جغرافياي و سياسي انزمان را بدون دخالت و منافع انگليس تلقي كرد.



08.01.2008

بهرام جانه یو ګاونډي هیواد د بل ګاونډي هیواد په اړه بیطرفه نه پاتې کیږي نو د هغه تاریخ به څنګه بیطرفانه ولیکي ! له دې کبله دا صلاحیت هم نه لري چې د بل هیواد تاریخ ولیکي او تر کومه ځایه د خپل هیواد په تړاو د ګاونډي هیواد تاغریخ څيړي نو په خپله ګټه او او د هغه هیواد په زیان یې لیکي . او بیا ایران خو په دې برخه کې ماسټر دی چې څنګه د افغانستان په اړه [color=white:3431a1fb93]حقایق تحریف [/color:3431a1fb93]کړي .
له تحریف څخه د سوچه د واقعیتونو او غکتونو اختراع کول مقصد نه ، بلکې له هغوی څخه غیر حقیقي او دروغجنې نتیجې اخیستل دي . لنډه داچې د حقایقو په اړوند او پیوند کې لاسوهنه کوي او هغه څه ترې راباسي چې هیڅ حقیقت نه لري او یواځې د خپلو ګټو انځور پرې بشپړوي!
متاسفانه چې تاسې په خپل وطن کې لوستلي تاریخ دومره باور نه لرۍ لکه څومره چې د افغانستان په اړه دایران تاریخلیکونکو ته معتقد یاست او دا کار مو د افغانستان په وړاندې د ایرانیانو له دوښمنۍ څخه بدتر دی !
که یو ایرانی د افغانستان ملي ګټو ته په سپک نظر ګوري نو له هغه څخه د اتمعه هم نشته چې زمونږ ملي ګټې دې په بام کې وساتي، خو که یو افغان ست پشان د ایران له ګټو څخه د افغانستان ملي ګټې قربانوي، نو تر هغه د افغانستان بدتر دوښمن بل نشته .د افغانستان تاریخ ته د ایرانیانو په نظر یواځې یو ایرانی کتلی شي او تا د ایرانی تاریخوالو نظر د خپل هیواد په اړه دلته د ایران د ګټې له پاره وړاندې کړی او په ډیرو برخو دې دا هم هیر وي چې دا د افغانستان د تاریخ په اړه د یو ایراني تحریف پوه نظر دی، بلکې کټ مټ خپل نظر یې بولې :
[color=yellow:3431a1fb93]حقيقت تاريخي را زماني مي توان دريافت كه چندين مرجع را مطالعه كرد. مثلآ تاريخ ايران روايت ديگري از وقايع آنزمان دارد...مثلآ از حمايت انگليس ها از افغان ها در جنگ هاي هرات يادآوري مي كند. از تهديد قواي بحري انگليس در مقابل حمله ايران به هرات مي گويد و غيره و غيره.... آيا مي شود اين همه را دروغ خواند؟ [/color:3431a1fb93].
د هرات په اړه د انګلیسانو سره تړون ډیر وروسته او هغه وخت وشو چې افغانستان آزاد نه و، له دې څخه دانتیجه اخیستل چې د احمد شاه با با په لاس د افغانستان بیل دولت تاسیسول هم د انګلیسانو په دسیسه او لاسوهنه شوی او یا داچې د افغانستان نوم د نوموړي تړون په اساس وروسته رامنځته شو او یا هرات د لومړی ځل له پاره ددغه تړون په واسطه له ایران څخه بیل شو په څلورمذهبه کفر ، جعل او تحریف کول دي . تر ټولو ریاته بیشرمي یې لا داچې ددغه تړون له مخې هرات له بیلیدو سره دلومړي ځل له باره افغانستان له ایران څخه بیل شو، لکه فقط ته به وایې چې تر دغه وخته پورې افغانستان هډو وجود نه درلود (!)

مونږ چې د ایرانیانو قصمانه قضاوتونه د خپل هیواد په اړه اورو نو زړه مو غواړي چې ددغسې قضاوت کونکو سترګې راوباسو او تاته یې په لاس کې درکړو، خو چې ته دهغوی په دغسې مردار خور قضاوت تکیه کوې او ستا قضاوت هم کټ مټ د ایرانیانو قضاوت شي نو بیا ته ووایه چې ستا سترګې له وستلو وروسته چاته په لاس کې ورکړو ؟؟



08.01.2008

بهرام جانه یو ګاونډي هیواد د بل ګاونډي هیواد په اړه بیطرفه نه پاتې کیږي نو د هغه تاریخ به څنګه بیطرفانه ولیکي ! له دې کبله دا صلاحیت هم نه لري چې د بل هیواد تاریخ ولیکي او تر کومه ځایه د خپل هیواد په تړاو د ګاونډي هیواد تاریخ څيړي نو په خپله ګټه او او د هغه هیواد په زیان یې لیکي . او بیا ایران خو په دې برخه کې ماسټر دی چې څنګه د افغانستان په اړه [color=white:a3477370a6]حقایق تحریف [/color:a3477370a6]کړي .
له تحریف څخه د سوچه د واقعیتونو او فکتونو اختراع کول مقصد نه ، بلکې له هغوی څخه غیر حقیقي او دروغجنې نتیجې اخیستل دي . لنډه داچې د حقایقو په اړوند او پیوند کې لاسوهنه کوي او هغه څه ترې راباسي چې هیڅ حقیقت نه لري او یواځې د خپلو ګټو انځور پرې بشپړوي!
متاسفانه چې تاسې په خپل وطن کې لوستلي تاریخ دومره باور نه لرۍ لکه څومره چې د افغانستان په اړه دایران تاریخلیکونکو ته معتقد یاست او دا کار مو د افغانستان په وړاندې د ایرانیانو له دوښمنۍ څخه بدتر دی !
که یو ایرانی د افغانستان ملي ګټو ته په سپک نظر ګوري نو له هغه څخه د اتمعه هم نشته چې زمونږ ملي ګټې دې په بپم کې وساتي، خو که یو افغان ستا پشان د ایران له ګټو څخه د افغانستان ملي ګټې قربانوي، نو تر هغه د افغانستان بدتر دوښمن بل نشته .د افغانستان تاریخ ته د ایرانیانو په نظر یواځې یو ایرانی کتلی شي او تا د ایرانی تاریخوالو نظر د خپل هیواد په اړه دلته د ایران د ګټې له پاره وړاندې کړی او په ډیرو برخو کې دا هم هیر وي چې دا د افغانستان د تاریخ په اړه د یو ایراني تحریف پوه نظر دی، بلکې کټ مټ خپل نظر یې بولې :
[color=yellow:a3477370a6]حقيقت تاريخي را زماني مي توان دريافت كه چندين مرجع را مطالعه كرد. مثلآ تاريخ ايران روايت ديگري از وقايع آنزمان دارد...مثلآ از حمايت انگليس ها از افغان ها در جنگ هاي هرات يادآوري مي كند. از تهديد قواي بحري انگليس در مقابل حمله ايران به هرات مي گويد و غيره و غيره.... آيا مي شود اين همه را دروغ خواند؟ [/color:a3477370a6].
د هرات په اړه د انګلیسانو سره تړون ډیر وروسته او هغه وخت وشو چې افغانستان آزاد نه و، له دې څخه دانتیجه اخیستل چې د احمد شاه با با په لاس د افغانستان بیل دولت تاسیسول هم د انګلیسانو په دسیسه او لاسوهنه شوی او یا داچې د افغانستان نوم د نوموړي تړون په اساس وروسته رامنځته شو او یا هرات د لومړی ځل له پاره ددغه تړون په واسطه له ایران څخه بیل شو په څلورمذهبه کفر ، جعل او تحریفات دي . تر ټولو ریاته بیشرمي یې لا داچې ددغه تړون له مخې هرات له بیلیدو سره دلومړي ځل له پاره افغانستان له ایران څخه بیل شو، لکه فقط ته به وایې چې تر دغه وخته پورې افغانستان هډو وجود نه درلود او د ابران خاوره وه (!)

مونږ چې د ایرانیانو قصمانه قضاوتونه د خپل هیواد په اړه اورو نو زړه مو غواړي چې ددغسې قضاوت کونکو سترګې راوباسو او تاته یې په لاس کې درکړو، خو چې ته دهغوی په دغسې مردار خور قضاوت تکیه کوې او ستا قضاوت هم کټ مټ د ایرانیانو قضاوت شي نو بیا ته ووایه چې ستا سترګې له ویستلو وروسته چاته په لاس کې ورکړو ؟؟


Bahram
10.01.2008

[quote:b438450bc1="پتوال"]مونږ چې د ایرانیانو قصمانه قضاوتونه د خپل هیواد په اړه اورو نو زړه مو غواړي چې ددغسې قضاوت کونکو سترګې راوباسو او تاته یې په لاس کې درکړو، خو چې ته دهغوی په دغسې مردار خور قضاوت تکیه کوې او ستا قضاوت هم کټ مټ د ایرانیانو قضاوت شي نو بیا ته ووایه چې ستا سترګې له ویستلو وروسته چاته په لاس کې ورکړو ؟؟[/quote:b438450bc1]
احتياج به كشيدن چشم هيچ كسي نيست. نه از من و نه از ديگران.
من به نوشته هاي ايراني ها تكيه ندارم ولي من متجسس ام و مي خواهم دريابم كه چه تفاوت هايي را در كتاب هاي تاريخ كشور هاي منطقه مي توان دريافت. اين كه تا چه حد حقيقت در آن ها وجود دارد خدا مي داند. اصلآ هر كتاب تاريخ مي تواند در خود دروغ داشته باشد چه يك ايراني آنرا نوشته باشد، چه يك پشتون و چه يك ترك. نقطهء جالب اينست كه هيچ كس بد خود و ملت خود را نمي نويسد ولي ديگران اگر بدانند مي نويسند. مثلآ ايراني ها هيچگاهي از نقاط ضعف خود نمي نويسند كه براي دريافت آن بايد تاريخ ترك ها و يوناني ها را خواند. عرب ها هيچگاهي ازجنگ هاي دوران اسلام و كشتار مردم بيگناهي كه مسلمان نبودند نمي نويسند ولي براي دريافت آن بايد تاريخ ديگر كشور ها را خواند.


Nawabi
18.01.2008

مردمان افغان

خاورشناسان قوم‌‌هاي اصلي كه ملت افغانستان را مي‌سازند به شرح زير بيان مي‌كنند:

1. پشتون‌ها(پختون‌ها) يا (پاتان‌ها) كه پرشمارترين قوم افغاني است. آن‌ها علاوه بر زبان پشتو زبان فارسي دري را نيز مي‌دانند. اين قوم به دو گروه دراني (ابدالي) و غلجايي (غلزايي) تقسيم مي‌شوند. آن‌ها شصت درصد جمعيت كشور افغانستان را تشكيل مي‌دهند و بيشتر در جنوب و مركز افغانستان زندگي مي‌كنند. بيشتر زمامداران افغانستان از ميان پشتون‌ها بوده‌اند.

2. تاجيك‌ها، قومي ايراني‌تبار هستند و زبان آن‌ها فارسي است. آن‌ها بيشتر در مرز شرقي ايران و شمال شرقي افغانستان ساكن هستند. تاجيك‌ها را از نخستين بوميان ساكن در مركز افغانستان دانسته‌اند. تاجيك‌ها بيشتر در نواحي دشت كوهدامن در شمال دره ‌ي كابل، دره ‌ي پنج ‌ شير و بدخشان زندگي مي‌كنند . برخي از تاجيك‌ها با ساير افغان‌ها درهم آميخته‌اند و در پيرامون كابل، قندهار، هرات و بلخ زندگي مي‌كنند.
3. هزاره‌ها كه به چند گروه تقسيم مي‌شوند، در منطقه‌ي هزاره جات(هزارستان) در جنوب هندوكش، كوه بابا تا نزديكي قندهار، و غرب غزنه زندگي مي‌كنند. گروه‌هايي از آن‌ها در شمال هندوكش، بغلان، سمنگان، بلخ و جوزجان، بدخشان و قندوز زندگي مي‌كنند. برخي خاورشناسان معتقدند كه هزاره‌ها ريشه‌ي مغولي دارند، اما به زبان فارسي سخن مي‌گويند و برخي خاورشناسان معتقدند كه هزاره‌ها از تيره‌ي هند و ايراني هستند كه در منطقه‌ي هندوكش ساكن شده‌اند.

علاوه بر اين قوم‌ها و تيره‌ها، گروه‌هايي از ازبك‌ها، تركمن‌ها، جمشيدي‌ها(ايرانيان اصيل هستند)، قرقيزها و بلوچ‌ها (ايراني اصيل هستند ) نيز در افغانستان زندگي مي‌كنند.


OK
This site uses cookies. By continuing to browse the site, you are agreeing to our use of cookies. Find out more