در روان شناسی انسان، واکنش او در زمان خشم، در بروز افکاری مشخص می شود که در زنده گانی اجتماعی یا فردی، روی ملاحظات مختلف، از بیان آشکار عاجز بوده است.   می گویند اگر می خواهید از کنه ی ضمیر کسی آگاه شوید، او را خشمگین سازید. آن گاه ست که از پشت پرده هایی آگاه خواهید شد که رازآلود و مبهم مانده بودند. 

 هرج و مرج سیاسی و اجتماعی روز های اخیر، به بروز و تبیین واقعیت هایی منجر شده است که اگر از سویی ماهیت ظاهری بسیاری از مفاهیمی را زیر سوال می برند که به نام دستآورد های دیموکراتیک و مدنی عنوان می کردند، در نارضایتی طرف های درگیر، به پخش اخبار و واقعیت هایی نیز منجر شده اند که ارقام ضم این مقاله، هرچند به درستی تایید نمی شوند، اما گسترده گی پخش آن ها در فضای رسانه ها، به افشاگری های ارگ، آدرس می دهند. 

 زیان های ناشی از ضعف های آشکار حاکمیت ائتلافی، ضیاع فرصت ها، سرمایه هایی که بی جا هزینه شدند و پول هایی که هدر رفتند، آن چه در ذهن افغانان شاهد را بیشتر تداعی می کنند، ناکامی های بسیاری اند که پس از حضور جهانی در افغانستان، توانی که شایسته بود از آن تجمع بزرگ مالی و جهانی، ارمغان ما شود، در حد سقوط آن چه شده است، به صفر هایی تقرب می کنند که حالا همه را برای آغاز نو، درمانده کرده اند. نوشته های روتین قلم به دستان افغان، در وفرت سوژه ی فساد، اگر محاسبه شوند، سر به میلیون ها صفحه می زنند، بنابراین، ترسیم این زمینه در کلیتی که همواره صورت می گیرد، شاید به ملال خواننده بیانجامد، به این لحاظ در مثال این انتقاد، فقط به خبری مکث می کنم که هرچند در چند سطر کوتاه، رسوا شده است، اما میزان فساد از رهگذر اداره ی تحمیلی و اشتباهاتی که همه، به ویژه دوستان بین المللی مستقیماً در آن مسوول اند، نشان می دهند حضور عناصر متضاد در ناکارایی دولت، به چه مصیبتی منجر شد. 

 تراکم سرمایه در مواضع مختلف ملوک الطوایفی تنظیمی، افغانستان را که پس از کارروایی های طالبان در تضعیف نود درصد تنظیمیان فاسد، آماده ی ساخت و ساز نو و عاری از فساد پیشه گان کرده بود، به شکلی درآورده است که از رهگذر توزیع کمک ها و تقسیم قدرت، جغرافیای اداری با شکل گیری افراد و اشخاص معلوم الحال، بخشی از میلیون ها دالر کمک را در حساب افراد ناباب گیر دهد تا در پیامد 16 سال حضور خارجی، دشمنان داخلی با ژست های مدنی، اما با گذشته ی سیاه، وصله درست کنند تا از طریق تمدید فساد مالی، جایگاه آنان در امارت های نمونه ی قوماندان عطا، حاکمیت مرکزی را در کمترین نارضایتی ها، به آشوب و اختیار مشی تهدید خوداختیاری، هراسان کند.  

در زیر، به ارقامی توجه کنید که در این روز ها، در امواج رسانه ها، ته و بالا می شوند. چنان چه آورم، تاکنون به درستی تایید نشده است که آیا می توان از این فساد و خیانت های آشکار، در آینده ای که خدا کند دور نباشد، دوسیه های کلان خیانت و فساد درست کرد؟ با تمثیل قدرت های مُخُل حاکمیت، نمی توان بسیار شک کرد که حاشیه های قدرت در افغانستان، در ملوک الطوایفی و تمایلات جناحی، اگر از پشتوانه ی میلیون ها دالر پول فساد مالی، دم و دستگاه حزبی، قومی، سمتی، رسانه یی و افراد مسلح را گرم نکنند، هرچند آستان بوسی همسایه گان را ترک نکرده اند، اما دریافت پول های فساد مالی در حاکمیتی که 70 درصد در اختیار دارند، در مجاری مختلف ظاهراً قانونی، تجارتی، عمرانی و اقتصادی، دست بالایی راحتی ست که به دور از مُهر مزد بگیران همسایه، فساد پیشه گان داخلی را کمک می کنند به راحتی بگیرند و مصرف کنند.   

ارقام منتشره ی زیر، خیلی زود افشا و رسانه یی شده اند:  

سرمایه ی مالی عطامحمد نور 2 میلیارد دالر، از قسیم فهیم 1.5 میلیارد دالر، ملا ربانی 1.2 میلیارد دالر، برادران احمدشاه مسعود و پسرش احمد مسعود 1.1میلیارد دالر، محمود کرزی 845 میلیون دالر، داکترعبدالله 780 میلیون دالر، اسماعیل خان 720 میلیون دالر، عبدالرشید دوستم 810 میلیون دالر، محمد محقق 715 میلیون دالر، خلیلی730 میلیون دالر، بسم الله محمدی 340 میلیون دالر، قانونی 290 میلیون دالر، امرالله صالح 195 میلیون دالر، سيدحسين انوری 300 میلیون دالر، صدیق چکری 35 میلیون دالر، ایوب سالنگی 55 میلیون دالر، عبدالرووف ابراهیمی 250 میلیون دالر، الله گل مجاهد 18 میلیون دالر، شیخ آصف محسنی 450 میلیون دالر، امان الله گذر 265 میلیون دالر، ظاهر اغبر12 میلیون دالر،کرام الدين کریم 8 میلیون دالر، بصیر سالنگی 16 میلیون دالر، حسین فهیم 150 میلیون دالر، شیرخان فرنود 200 میلیون دالر، خلیل الله فروزی 175 میلیون دالر، امان نو اندیش، شاروال سابق کابل 75 میلیون دالر و باز محمد احمدی 14 میلیون دالر؟ 

کسانی که در محاسبه ماهر اند و حوصله دارند، لطفاً از جمع این ارقام، صورتی را تشریح کنند که با این افتضاح، فساد و خیانت های آشکار، در حالی که به گونه ای تدوام می یابند (شرایط بحرانی و حاکمیت های ائتلافی) اوضاع اقتصادی کشورکه به شدت از کاهش کمک ها، آسیب پذیر است، آینده ی سیاسی افغانستان را در کدام سطح اقتصادی امیدوار می کند تا در ثبات آن، سرمایه گذاران داخلی و خارجی، از ترس این همه    آشفته گی، فرار نکنند؟