ریشه های تعیینات جندر
مصطفی عمرزی

در آخرین مورد خبر های خوب، عزل سند باد بحری(کمال سادات) از معیینت جوانان وزارت اطلاعات و فرهنگ، همه را خرسند ساخت، اما من شک دارم که این عزل با توجه به اعتراضات منطقی و به جای مردم باشد که در حال افزایش اند. عموماً افراد چاپلوس یا «غوره مال» به گونه ای تشهیر می شوند که رفتار و گفتار آنان باعث تمسخر و کسر شان شده اند.
ما نمی دانیم که سند باد بحری را چه کسانی به رییس جمهور، معرفی کرده بودند، اما گفته می شود که به نام کمال ختک در رسانه های خارجی، گزارشگر بود. این شخص با نمایش ادا ها و اطوار ها، بیش از همه همتباران را ناراحت می ساخت. در حالی که با پشتوانه ی قومی تعیین شده بود، اما خاطرات بد پشتون ها از نحوه ی اجراآتش که هرگز هیچ دردی را دوا نمی کردند، فراموش نمی شود.
به تعقیب یک مورد خدایی عزل که فکر می کنم به همه ثابت کرده است حامیان بی سواد، چاپلوس و بی منطق، بیش از این که مفید واقع شوند، باعث ضرر اند، چیزی از خوشحالی ما نگذشته بود که خبر تعیین منیره یوسف زاده در سمت معاون وزیر دفاع در امور تربیه ی پرسونل، جهانی شد.
عموماً در جوامعی که قانونمند شده باشند و معیار ها رعایت می شوند، موهبت تنقیدات منطقی، مردمی و جامع، به اصلاحات مفید منجر می شوند، اما در این جا به هاریت سیاسی افزوده است.
تعیینات حسنا جلیل، دیوه کاکر و دو نمونه ی منیره یوسف زاده و صحرا کریمی، دخترکی که از فحوای کلامش هویداست از دانش مدیریت یک ریاست کلان (افغان فلم) تهی است، در بُعد دخترانه بودن، اگر خبر هایی را تایید می کنند که طیف به اصطلاح مکتب فمینیستی داخل ارگ از سوی بی بی گل حمایت می شود، این نوع گرایش در جامعه ای که در حد اکثریت روستایی، بی سواد و سنت زده که حاضر به پذیرش مقام زن یا اهمیت ارزش های آن نیست، زیرا بسیار ایدیالوژیک نیز می باشد، در مثال خواهری که پس از چند ماه انتظار برای شاروالی میدان وردگ، بالاخره به کابل منتقل شد، دولت را در موقفی قرار می دهد که بی توجه به پیرامون، با اصرار، در منظر تکفیر گروه هایی قرار گیرد که نمونه ی تاریخی اش (جهالت مذهبی سقوی)، حکومت امانی را ساقط کرده بود. در هاله ای که از سوی کثیف ترین پدیده ی نو ساخته (داعش) قرار می گیریم، تهیه ی سوژه هایی که دست آویز تکفیر را تکثیر کنند، دور از خرد است.
فکر می کنم نوع هاریت سیاسی حاکم در ارگ، به جای این که از رهگذر تنقیدات خوب، به بهتر شدن اوضاع کمک کند، با دهن کجی به همه مصروف فرمان ها، دساتیر و تعییناتی ست که همچنان از شان دولتی می کاهند.
شان فولش ها یا فولبرایت ها حتی در کشور هایی که آموزش دیده اند، کمتر از آن است که آنان را یک شبه به کرسی هایی ببرند که مستلزم سال ها تجربه می باشند. بوروکراسی معیین وزارت صحت عامه با مکتوب های سراپا دچار اغلاط فاحش املایی و محتوایی، یک طرف قضیه ای ست که بررسی نمی شود.
از روی تصادف، به کلپی برخوردم که مریم، دختر اشرف غنی در مراسمی پیرامون مکتب فمینیسم، تلویح می کرد. مکتب فمینیسم که سعی می شود از رهگذر ایده ی جنسی، به نمونه ی زن سالاری تاسی جوید، باوری بیش نیست که تفوق جنسی را با تبعیض در برابر جنس مخالف، قرار می دهد. به قول دوستی که این جریان را تنقید می کند، چنانی که مردان، محتاج زنان اند، زنان نیز محتاج مردان اند. نیاز به بقای نسل، هر نوع آقا و خانم سالاری را مسخره می کند.
کمابیش پی برده بودیم که هرج و مرج ایدیالوژیک حاکم در ارگ که به فاجعه ی دولتداری افغانستان مبدل شده است، به مکتب هایی تاسی می جوید که در جامعه ی سنتی و اسلامی ما حتی در حد بررسی مکتب های خارجی، مشکل دارند.
افزون بر بُعد کودکانه ی تعیینات غیر منطقی اخیر، دخترانه بودن آن ها، بدون توجه به سن، از کنار تمام تحلیل ها می گذرد و راساً به تعلقاتی می رسد که می بینیم یک دختر بیگانه با جامعه ی افغانی، در دنیایی که زنده گی می کند، برای میلیون ها تن دیگری که نمی شناسد، نسخه می سازد. همین نسخه سازی ها بودند که در نبود زمینه ی تاریخی، تا حال مردم ما را در گرو چپ و راست افراطی، تحقیر کرده اند.
حالا هرکی هرچه می اندیشد، اما می پندارم که نبود کامل منطق بعضی سیاست های ارگ، از جا های دیگری آب می خورند. ظاهراً دلبسته گی های کره گان حکومتی که در خارج بزرگ شده اند نیز فضای باز می خواهند. چه جایی بهتر از افغانستان! همین اکنون کثیف ترین نسخه های ایدیالوژیک از داعش تا ستمی گری را تجربه می کنیم. در چنین هرج و مرجی ست که مردم ما از هرچه نام مدنی ست، بی زار می شوند.
ظاهراً به نظر می رسد مشی حکومت برای تعیینات جندر، جلب نظر جا هایی بیرون از کشور است. به این دلیل در برابر نگرانی هایی که مملکت و مردم را تهدید می کنند، نابیناست. واقعاً جای تاسف است که در برابر این همه تنقید و تحلیل خوب مردم که از موارد مثبت فضای به اصطلاح باز سالیان اخیر می باشند، استفاده نمی کنند.
مردم در میان دشواری ها زنده گی می کنند. اگر خبره ای از این میان با درک مسوولیت های وجدانی و افغانی به کردار و رفتار زشت می تازد، برای غنی ها و عبدالله ها نیست. او نگران خانه و مردمی ست که قربانی کردار و رفتار زشت شده اند و در آن ها به چهل سال رسیده اند.
یادآوری:
از طریق لینک زیر، به تلویحات دختر غنی پیرامون مکتب فمینیسم بنگرید!
https://www.youtube.com/watch?v=zTSv4yxP5wg