سال 1383 خورشیدی بود و شادروان سرمحقق محمود حبیبی به عنوان رییس افتخاری «اتحادیه ی ملی ژورنالیستان افغانستان»، حضور داشت که با نام و شخصیت حفیظ الله باکرزی به عنوان معاون اول او آشنا شدیم.  

طیفی از محصلان و کسانی که برای کار رسانه یی انگیزه داشتند، خود شان را در مکانی می یافتند (دفتر اتحادیه ی ملی ژورنالیستان افغانستان) که گرچه از رهگذر محتوا و شکل (تعمیر و امکانات)، ناچیز بود، اما شماری از فرهنگیان و خبرنگاران افغان در آن جا تلاش می کردند اگر میسر شود، فعالیت های رسانه یی و خبرنگاران، دچار انحراف و سوء استفاده نشوند؛ در زمینه ای که بر اثر شرایط جدید، هر مقطعه اش را به نام مردمسالاری و آزادی توجیه می کردند، زمانی که بحث نقد آن ها مطرح می شد، گاه غیر مستقیم یا ناآگاهانه به حد توجیه عملکرد مخالفان مسلح، موضع دشمن را نیز تبلیغ و حمایت کرده و می کنند.  

حفیظ الله بارکزی از لیسه ی عالی نادریه، فارغ شده است، لیسانس اش را در ژورنالیسم از جمهوری چک و سلواکیای پیشین به دست می آورد. او در انجنیری برق و حقوق، دیپلوم دارد. وی همانند بسیاری از کسانی که فقط با اسناد تحصیلی شناخته می شوند، معروف نیست.  

تلاش های بارکزی، پس از آن که رژیم طالبان سرنگون می شود، رنگ دیگر می گیرند. او در 17 سال اخیر، در مسیری جلو رفته است که گرچه او را همواره آزرده اند، اما از پا نیانداخته اند. 

تشکیل، سازماندهی، بسیج و راه اندازی سه نهاد رسانه یی در افغانستان که با نام های «اتحادیه ی ملی ژورنالیستان افغانستان»، «اتحادیه ی ملی ژورنالیستان و خبرنگاران افغانستان» و بالاخره «شورای سرتاسری ژورنالیستان افغانستان» را معرفی کرد، زحماتی را ثابت می کنند که بدون شک، سهم حفیظ الله بارکزی در فعالیت آن ها به عنوان نهاد های فعال و مدافع حقوق خبرنگاران افغانستان و واضح امور حرفه یی و قانونی رسانه ها در کشور، قابل ستایش اند. 

در بازار کار رسانه یی ما که متاسفانه بازارزده گی و تجارت، بر هر چیزی می چربد، کمتر نهادی از نهاد ها و سازمان های اجتماعی افغانستان را می شناسیم که در امور حدود و ارزش ها و در مقال منافع ملی، ملاحظه داشته باشند. در واقع بستر هایی که برای گونه ای از کمایی و درآمد، فراهم کرده بودند، فرهنگی را به میان آورده اند که اگر در دایره ی مصالح علیای ملت و مملکت جمع ناییم، سر درآوردن از کل مسایل، در توان و فهم هر کس و هر ردیفی نیست.  

یکی از مواردی که تاکید می کنم «شورای سرتاسری ژورنالیستان افغانستان» را با حفیظ الله بارکزی ویژه گی می دهد، پافشاری و تعهد او در حفظ و توجه بر منافع ملی و جغرافیای افغانستان است. او توانست با حفظ توازن و رعایت اصول کار حرفه یی، افراد و نهاد های فعال در عرصه ی رسانه های افغانستان را متوجه کند هنگامی که دچار انحراف می شوند، تخطی آشکار به هیچ عنوانی توجیه ندارد.  

آقای بارکزی که عضو فعال نهاد بزرگ و ملی «بارک» است، شخصیت سیاسی اش را نیز متبارز می سازد. او همیشه در صفی ایستاده که افغانان فرهنگی و آگاه برای دفاع از سرزمین و مردم، متحد می شوند.  

کسانی که از چه گونه گی کار سازمان های اجتماعی افغانستان، آگاهی دارند، می دانند  بقا و عمر این نهاد ها که با تاسف نهاد های مماثل آن، چون «انجمن شاعران و نویسنده گان افغانستان» از کمترین کمک های دالری خارجی مستفید شده اند و بر اثر آن، حاکمیت های نو با فقر فرهنگی اکثر چپی ها و راستی های تنظیمی و فنی، خود را فارغ از اولویت های تنویر فرهنگی ثابت کرده اند، وابسته به افرادی ست که با مسوولیت وجدانی تلاش می کنند. اگر امیدی برای طیف باسواد و  فرهنگی مانده باشد، بیشتر در گرو شخصیت هایی قرار دارد که با سعی و کفایت شخصی، اهل رسانه و فرهنگ را گردآورده اند.  

حفیظ الله بارکزی با تجربیات متنوع رسانه یی و فرهنگی از فعالان اجماع رسانه یی افغانان شناخته می شود: 

مدیر مسوول هفته نامه ی معلول و معیوب 

 عضو هیات تحریر جریده ی وحدت 

 عضو هیات تحریر مجله ی سباوون 

 عضو هیات رهبری سازمان وحدت ملی افغانستان 

 عضو کمیسیون تدوین قانون رسانه ها در سال 1383 

 عضو کمیسیون نظارت بر پُست های عالی رتبه ی دولتی در اداره ی اصلاحات اداری و خدمات ملکی 

 مدیر مسوول هفته نامه ی اور 

 رییس آژانس خبری اور 

 عضو هیات تحریر هفته نامه ی خبرنگار 

 رییس اجرایی نهاد بارک 

 همکار دایمی جریان های معترض بر تخطی از قانون و حقوق شهروندی 

 دیده بان فعال امور رسانه ها و خبرنگاران 

 مدافع خبرنگاران و حامی جریان های ملی و مردمی  

آقای حفیظ الله بارکزی در فراز و فرود 17 سال اخیر، به عنوان افغان واقعی و تحصیل کرده، متعهد است. او خودش را وقف جامعه ی تحصیل کرده، دست اندرکاران متعهد و منافع علیای کشور و ملت می کند. 

حفیظ الله بارکزی را همواره و همیشه مهیای تلاش و خدمات رسانه یی یافته ایم. او در هیچ زمانی از ایثار برای منافع ملی و سرزمینی، روگردان نیست.